امیر و بیرانوند مثل آلیسون و ادرسون
یک اشتباه تاثیرگذار پس از مدتها، جایگاه شماره یکی علیرضا بیرانوند را از او گرفت و دروازه تیم ملی در بازی با سوریه به امیر عابدزاده سپرده شد.
پس از بازی رفت مقابل سوریه در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ که سوشا مکانی در دروازه تیم ملی ایران ایستاد، علیرضا بیرانوند دروازه بان اول تیم ملی شد و در حالی که بسیاری در انتظار سورپرایزی همچون جام جهانی ۲۰۱۴ از سوی کیروش برای دروازه تیم ملی بودند، اما بیرانوند همچنان مرد شماره یک ماند و با عملکرد عالی خود جایگاهش را برای چهار سال بعد نیز در تیم ملی تثبیت کرد. از آن بازی سوریه در مقدماتی ۲۰۱۸ تا این بازی در مقدماتی ۲۰۲۲، این اولین بار بود که علیرضا بیرانوند به دلایل فنی، روی نیمکت تیم ملی نشست.
آنچه در حد فاصل بین بازی با لبنان و سوریه رخ داد، خواست عمومی مشهود مردم و رسانهها برای فرصت دادن به امیر عابدزاده بود. این موضوع نه از سر عناد یا انتقاد به بیرانوند که بیشتر به دلیل قابلیتهایی بود که امیر عابدزاده در دو سه فصل اخیر در باشگاه خود نشان داده بود. اوضاع دروازه تیم ملی پس از سالها چنان خوب شده که جدا از سه دروازه بان فعلی تیم ملی، تقریبا سه چهار مدعی دیگر هم در لیگ برای رسیدن به پیراهن تیم ملی وجود دارد.
میتوان ادعا کرد که حداقل در دو دهه اخیر و چه بسا در تاریخ فوتبال ایران این تعداد مدعی پوشیدن پیراهن شماره یک تیم ملی وجود نداشته و از این نظر فوتبال ایران در بهترین وضعیت خود قرار دارد.برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران سه دروازهبان تیم ملی در اروپا گلری میکنند. نه اینکه بازی در لیگ پرتغال و دسته دوم اسپانیا خیلی سخت و نشدنی باشد اما برای فوتبالی که لژیونر شدن گلرهایش تقریبا نشدنی بود، این اتفاق مهمی است.زمانی ناصر حجازی قابلیت بازی در اروپا را داشت و یا احمدرضاعابدزاده قبل از آن مصدومیت حتی پیشنهادهایی نه چندان جدی از اروپا داشت که بنا به شرایط آن زمان، یکی مثل حجازی چه بسا قربانی بوروکراسی اداری شد و یکی مثل عابدزاده قربانی نداشتن مدیر برنامه و ناشناخته بودن فوتبال ایران.
با این وجود حجازی در دوران بازی تنها یک رقیب داشت که آن هم فاصله فنیاش با او زیاد بود و جایگاه عابدزاده نیز در دو مقطع کوتاه توسط بهزاد غلامپور و نیما نکیسا تهدید شد. همچون حجازی که در مقطعی کوتاه، نیمکتنشین منصور رشیدی شد. اما در شرایط فعلی علیرضا بیرانوند شاید تنها به دلیل تجربه بیشتر در بازیهای ملی به امیر عابدزاده و پیام نیازمند ترجیح داده میشود وگرنه عملکرد عابدزاده و نیازمند باعث شده تا حتی بسیاری از حیف شدن استعداد این دو پشت سد بیرانوند بگویند و برای همین هم با اولین اشتباه تاثیرگذار بیرانوند، اقبال عمومی به سمت میدان دادن به رقبای او پیش رفت. وگرنه در زمان سلطهی گلرهایی چون حجازی، عابدزاده و یا رحمتی اینگونه نبود که با یک اشتباه حکم نیمکتنشینی آنها صادر شود.
زمانی اوج گرفتن بهزاد غلامپور با پاس تهران باعث شد تا فاصله فنی او با عابدزاده به قدری کاهش یابد که مربیان تیم ملی به فکر استفاده از هر دو به صورت چرخشی شوند. پروژهای که با مصدومیت عابدزاده در نهایت عاقبت خوشی نداشت و به شکست انجامید. آنجا نیز گفته میشد که فشار روحی وارده به عابدزاده ناشی از این تصمیم مربیان تیم ملی او را وادار به خروجی بیمورد از دروازه و به خطر انداختن سلامتی خود انداخته.
حالا نیز با بسته ماندن دروازه تیم ملی در بازی با سوریه توسط عابدزاده، شرایط به گونه ای پیش خواهد رفت که همه منتظر تصمیم اسکوچیچ برای بازیهای بعدی تیم ملی در دروازه هستند. قاعدتا گذشتن از نام بیرانوند با آن سابقه زیادش در بازیهای ملی به همین راحتی نخواهد بود و بعید است که بتوان صرفا به خاطر یک اشتباه محاسباتی، به راحتی از نام او گذشت. هر چند او به اندازه عابدزاده در فوتبال باشگاهی موفق نبوده اما فیزیک خاص او در کنار هماهنگی بیشتر با خط دفاع و همچنین قرار گرفتن در موقعیتهای دشوارتر در بازیهای ملی که تجربه ای گران بها برای او به ارمغان آورده، نیز پارامترهای برتری او نسبت به رقبایش برای ایستادن در دروازه تیم ملی است.
میتوان حدس زد که نیمکتنشینی در بازی با سوریه در نهایت حکم یک هشدار را برای بیرانوند داشته و از آن طرف این هشدار،حکم آماده باش به رقبای آماده هم بوده و ایجاد انگیزه در آنها تا با امید به بازی کردن از اروپا به تهران سفر کنند.در عین حال تمرین نیمکت نشینی برای کسی که خیلی زود به شماره یک بودن عادت کرده،مثل یک آزمایش و در جهت انگیزه دادن مضاعف به اوست تا بیشتر و بیشتر به خود سخت بگیرد و بی اشتباهتر باشد.
در پستهای مختلف تیم ملی،گلرهای این نسل جنگ خاص خود را دارند.یک جنگ سرد مثل نویر و ترشتگن یا آلیسون و ادرسون.
پس از بازی رفت مقابل سوریه در مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ که سوشا مکانی در دروازه تیم ملی ایران ایستاد، علیرضا بیرانوند دروازه بان اول تیم ملی شد و در حالی که بسیاری در انتظار سورپرایزی همچون جام جهانی ۲۰۱۴ از سوی کیروش برای دروازه تیم ملی بودند، اما بیرانوند همچنان مرد شماره یک ماند و با عملکرد عالی خود جایگاهش را برای چهار سال بعد نیز در تیم ملی تثبیت کرد. از آن بازی سوریه در مقدماتی ۲۰۱۸ تا این بازی در مقدماتی ۲۰۲۲، این اولین بار بود که علیرضا بیرانوند به دلایل فنی، روی نیمکت تیم ملی نشست.
آنچه در حد فاصل بین بازی با لبنان و سوریه رخ داد، خواست عمومی مشهود مردم و رسانهها برای فرصت دادن به امیر عابدزاده بود. این موضوع نه از سر عناد یا انتقاد به بیرانوند که بیشتر به دلیل قابلیتهایی بود که امیر عابدزاده در دو سه فصل اخیر در باشگاه خود نشان داده بود. اوضاع دروازه تیم ملی پس از سالها چنان خوب شده که جدا از سه دروازه بان فعلی تیم ملی، تقریبا سه چهار مدعی دیگر هم در لیگ برای رسیدن به پیراهن تیم ملی وجود دارد.
میتوان ادعا کرد که حداقل در دو دهه اخیر و چه بسا در تاریخ فوتبال ایران این تعداد مدعی پوشیدن پیراهن شماره یک تیم ملی وجود نداشته و از این نظر فوتبال ایران در بهترین وضعیت خود قرار دارد.برای اولین بار در تاریخ فوتبال ایران سه دروازهبان تیم ملی در اروپا گلری میکنند. نه اینکه بازی در لیگ پرتغال و دسته دوم اسپانیا خیلی سخت و نشدنی باشد اما برای فوتبالی که لژیونر شدن گلرهایش تقریبا نشدنی بود، این اتفاق مهمی است.زمانی ناصر حجازی قابلیت بازی در اروپا را داشت و یا احمدرضاعابدزاده قبل از آن مصدومیت حتی پیشنهادهایی نه چندان جدی از اروپا داشت که بنا به شرایط آن زمان، یکی مثل حجازی چه بسا قربانی بوروکراسی اداری شد و یکی مثل عابدزاده قربانی نداشتن مدیر برنامه و ناشناخته بودن فوتبال ایران.
با این وجود حجازی در دوران بازی تنها یک رقیب داشت که آن هم فاصله فنیاش با او زیاد بود و جایگاه عابدزاده نیز در دو مقطع کوتاه توسط بهزاد غلامپور و نیما نکیسا تهدید شد. همچون حجازی که در مقطعی کوتاه، نیمکتنشین منصور رشیدی شد. اما در شرایط فعلی علیرضا بیرانوند شاید تنها به دلیل تجربه بیشتر در بازیهای ملی به امیر عابدزاده و پیام نیازمند ترجیح داده میشود وگرنه عملکرد عابدزاده و نیازمند باعث شده تا حتی بسیاری از حیف شدن استعداد این دو پشت سد بیرانوند بگویند و برای همین هم با اولین اشتباه تاثیرگذار بیرانوند، اقبال عمومی به سمت میدان دادن به رقبای او پیش رفت. وگرنه در زمان سلطهی گلرهایی چون حجازی، عابدزاده و یا رحمتی اینگونه نبود که با یک اشتباه حکم نیمکتنشینی آنها صادر شود.
زمانی اوج گرفتن بهزاد غلامپور با پاس تهران باعث شد تا فاصله فنی او با عابدزاده به قدری کاهش یابد که مربیان تیم ملی به فکر استفاده از هر دو به صورت چرخشی شوند. پروژهای که با مصدومیت عابدزاده در نهایت عاقبت خوشی نداشت و به شکست انجامید. آنجا نیز گفته میشد که فشار روحی وارده به عابدزاده ناشی از این تصمیم مربیان تیم ملی او را وادار به خروجی بیمورد از دروازه و به خطر انداختن سلامتی خود انداخته.
حالا نیز با بسته ماندن دروازه تیم ملی در بازی با سوریه توسط عابدزاده، شرایط به گونه ای پیش خواهد رفت که همه منتظر تصمیم اسکوچیچ برای بازیهای بعدی تیم ملی در دروازه هستند. قاعدتا گذشتن از نام بیرانوند با آن سابقه زیادش در بازیهای ملی به همین راحتی نخواهد بود و بعید است که بتوان صرفا به خاطر یک اشتباه محاسباتی، به راحتی از نام او گذشت. هر چند او به اندازه عابدزاده در فوتبال باشگاهی موفق نبوده اما فیزیک خاص او در کنار هماهنگی بیشتر با خط دفاع و همچنین قرار گرفتن در موقعیتهای دشوارتر در بازیهای ملی که تجربه ای گران بها برای او به ارمغان آورده، نیز پارامترهای برتری او نسبت به رقبایش برای ایستادن در دروازه تیم ملی است.
میتوان حدس زد که نیمکتنشینی در بازی با سوریه در نهایت حکم یک هشدار را برای بیرانوند داشته و از آن طرف این هشدار،حکم آماده باش به رقبای آماده هم بوده و ایجاد انگیزه در آنها تا با امید به بازی کردن از اروپا به تهران سفر کنند.در عین حال تمرین نیمکت نشینی برای کسی که خیلی زود به شماره یک بودن عادت کرده،مثل یک آزمایش و در جهت انگیزه دادن مضاعف به اوست تا بیشتر و بیشتر به خود سخت بگیرد و بی اشتباهتر باشد.
در پستهای مختلف تیم ملی،گلرهای این نسل جنگ خاص خود را دارند.یک جنگ سرد مثل نویر و ترشتگن یا آلیسون و ادرسون.
برچسبها: تیم ملی ایران علیرضا بیرانوند امیر عابدزاده
اگر حوصله خواندن ندارید، برای شنیدن اخبار روز فوتبال از هرجای ایران با شماره 9099070330 تماس بگیرید.
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}