قطع همکاری روملو لوکاکو با اینتر، پرحاشیه بوده است.
روملو لوکاکو به شکل ناگهانی و پرماجرا از اینتر جدا شد.
به گزارش طرفداری، روملو لوکاکو پس از گذراندن دو فصل موفقیت آمیز همراه با اینتر، با انتقالی رکورد شکن به چلسی پیوست. از قرار معلوم جدایی غیر منتظره لوکاکو در ایتالیا جنجال به پا کرده است. فدریکو پاستورلو، مدیر برنامه های لوکاکو به نظر شدیدا درگیر حواشی و اتفاقات خارج از زمین پیرامون این انتقال شده است. پاستورلو در بیانیه ای، در
بیانیه فدریکو پاستورلو پیرامون انتقال روملو لوکاکو از اینتر به چلسی
هفته های اخیر، پرکار و شلوغ بودند. دوست داشتم زودتر از این حرف هایم را می زدم اما ترجیح دادم تا زمان نهایی شدن انتقال روملو به چلسی صبر کنم. حالا با خیالی آسوده، می توانم افکارم در مورد این اتفاق به اشتراک بگذارم، آن هم با توجه به اخبار گزاف، نیش و کنایه ها و نظراتی که طی چند روز گذشته بیان شدند و اغلب نامناسب بودند. اول از هر چیزی می خواهم این را شفاف بگویم که همیشه انتقادات سازنده و بحث کردن را پذیرفته ام و در ادامه نیز به همین کار ادامه خواهم داد. همه اینها بخشی از کار افرادی هستند که با رسانه ها سروکار دارند.
دروغ، نیش و کنایه، توهین و تهدید هایی که دریافت کردیم (در مورد خانواده و دخترانم) چیزهایی هستند که نمی توانیم آنها را تحمل کنیم؛ رفتارهایی که حد و مرز تمدن، نجابت و تحمل را زیرپا گذاشته اند. حالا که صحبت از این شد، می خواهم به 3 دلیل اصلی که به خاطر آنها 25 سال حرفه خودم را پیش برده ام اشاره کنم. با این اولویت های دقیق: 1- عشق و اشتیاق برای کاری که آن را به عنوان زیباترین کار دنیا می دانم، مدیر برنامه ورزشی 2- جاه طلبی ام برای رقابت با حرفه ای ترین افراد حاضر در این زمینه 3- امکان تلفیق عشق، اشتیاق و جاه طلبی با تجارت، چیزی که آن را یک امتیاز ویژه می دانم.
این ماجرای انتقال "مهندسی شده" و "اجباری" لوکاکو و انجام شدن آن صرفا برای منافع مالی؛ همه را به بیراهه می کشاند. لوکاکو هیچ وقت به صورت علنی در مورد تجاربش در اینتر، وضعیت قرارداد و اتفاقات معروف این باشگاه ابراز نارضایتی نکرد؛ علاقه چلسی از همان اول روح روملو را تحت تاثیر قرار داد، چون این باشگاه برای او معنایی خاص و منحصر به فرد دارد. در روزهای اخیر، ویدیویی مربوط به سال 2009 دیده ام که در آن این پسر 16 ساله، بازدیدی از طرف مدرسه از استادیوم استمفورد بریج انجام داد و قسم خورد که یک روز در زمین آن بازی کند. به همه توصیه می کنم که این ویدیو را با دقت تماشا کنند. اینکه یک پسر 16 ساله چگونه آینده اش را ترسیم می کند، واقعا تاثیربرانگیز است. او خواست که پیراهن چلسی را بر تن کند و در زمانی که تنها 18 سال سن داشت، موفق به انجام این کار شد؛ اما متاسفانه پیش از اینکه بتواند اثر خود را در باشگاه برجای بگذارد و دستاورد مهمی ببرد، چلسی را ترک کرد. این ماجرا، به عنوان یک خاطره آزاردهنده طی همه این سال ها در قلب و ذهن او باقی ماند و وقتی که به طرزی دور از انتظار دوباره فرصت شانس مجدد برای او به وجود آمد، این بازیکن 28 ساله پس از 2 فصل حضور در اینتر به عنوان بازیکن اصلی تیم نمی توانست آن را باور کند. روملو با حرفه ای گری مثال زدنی، تصمیم گرفت دوباره این چالش با بپذیرد. باور کنید یا نه، محبت هواداران اینتر و پیوند خاص و ویژه با شهر میلان، باعث شد او تا مدت ها در مورد این پیشنهاد تامل کند. اما وقتی که تصمیمش را گرفت، قاطع بود و قاطع ماند.
خانواده من در حال حاضر، سه نسل است که با فوتبال زندگی کرده و من به شخصه فوتبال را به عنوان یک شغل خانوادگی می بینم. P&P (گروه مدیریت ورزشی پاستورلو) یک خانواده بزرگ است و بازیکنان ما، خانواده فوتبالی ما به حساب می آیند. وظیفه من به عنوان رئیس گروه این است که مطمئن شوم پسرانمان از لحاظ احساسی خوشحال و از لحاظ شغلی دارای امنیت باشند و همچنین در بهترین جای ممکن برای محقق کردن رویاهایشان قرار داشته باشند. دادن بهترین فرصت ها به آنها برای انتخاب چگونه ساختن آینده شان، وظیفه ماست. جنبه مالی قضیه، جزئیات به حساب می آید اما عامل اصلی و تعیین کننده انتخاب های ما و موکلان ما نیست. در مورد اینتر، می توانم تضمین کنم که آقایان ماروتا و اینزاگی به عنوان مدیر اجرایی و سرمربی باشگاه، هر کاری از دستشان بر می آمد انجام دادند تا از این انتقال جلوگیری شود. اما شرایطی وجود دارد که از حیطه اختیارات آنها خارج است و مستقیما به مالکان باشگاه مربوط می شود. حرف هایم را با اشاره به اتفاقات 2 سال قبل به پایان می برم، زمانی که روملو لوکاکو با اینتر قرارداد امضا کرد. آن موقع خیلی از افرادی که امروز به من توهین می کنند و مرا مورد تهدید قرار می دهند، از صمیم قلب از من تشکر کردند که او را به میلان آورده ام. اگر آنها آن موقع موقع می گفتند "روملو، تو پس از به ثمر رساندن 60 گل در دو فصل، بازگرداندن باشگاه به بالاترین سطح همراه با هم تیمی ها، بازی در فینال لیگ اروپا، قهرمانی در لیگ ایتالیا (عنوانی که از سال 2010 به دست نیامده بود) و انتخاب به عنوان بهترین بازیکن لیگ اروپا و سری آ، باشگاه را به عنوان گران ترین فروش تاریخ لیگ ترک می کنی" شما چه کاری انجام می دادید؟ مستقیما با او قرارداد امضا می کردید یا نه؟