سرانجام محمود فکری بعد از یکی دو روز پرحاشیه و جنجالی رسما به عنوان سرمربی جدید استقلال معرفی شد. این اتفاق هر چند به صورتی ناخوشایند رخ داد و درگیری‌های کلامی زیادی بین فکری و باشگاه سابقش نساجی مازندران به وجود آمد اما چیزی که مسلم است کار تمام شده و فکری رسما سرمربی استقلال است. حتی اگر نساجی بخواهد با پیگیری‌هایش فکری و استقلال را اذیت کند. اما آیا فکری که با اشتیاق بالا (که بعضی‌ها از آن «هول شدن» و «شتابزدگی» یاد کرده‌اند) آمده کار آسانی در استقلال دارد؟ اصلا این طور به نظر نمی‌رسد. وضعیت استقلال هر طور که نگاه می‌کنیم بحرانی است. اصلا فکری نه؛ هر مربی دیگری هم می‌آمد کار بسیار دشواری در استقلال در پیش داشت. حتی اگر آندره‌آ استراماچونی هم برمی‌گشت کارش راحت نبود. چون وضعیت استقلال از وضعیتش در روزی که استراماچونی برای اولین بار به استقلال آمد بدتر است. استقلال حتی مدیر رسمی ندارد. بعد از برکناری احمد سعادتمند که اشتباهات و گاف‌هایش هر روز بیشتر از قبل رو می‌شود، احمد مددی به عنوان سرپرست موقت استقلال معرفی شده و طبیعتا او مهمترین نقش را در انتخاب فکری داشته. اما خود مددی همان طور که از عنوانش پیداست موقت است و ممکن است چند روز دیگر نباشد. اما مربی‌ای که او انتخاب کرده با قراردادی که او زیرش را امضا کرده می‌ماند! حالا اگر مدیر بعدی استقلال فردی بود که با برنامه‌ها و افکار فکری همراه و همسو نباشد تکلیف چیست؟

پنجره نقل و انتقالاتی استقلال بسته است. آن هم به این دلیل که باشگاه بدهی‌اش به وینفرد شفر و بویان نایندوف را پرداخت نکرده است. استقلال با همین پنجره بسته راهی لیگ قهرمانان آسیا شد و علیرغم صعود از مرحله گروهی در همان مرحله اول حذفی شکست خورد و از مسابقات کنار رفت. پنجره نقل و انتقالاتی هنوز هم بسته است و حالا موعد پرداخت بدهی سرور جباروف هم فرا رسیده. یعنی استقلال الان باید بدهی شفر، بویان و جباروف را پرداخت کند تا پنجره نقل و انتقالاتی‌اش باز شود. پروسه جذب تعدادی از بازیکنان جدید این تیم هم دارای ابهاماتی است. مثلا محمد رشید مظاهری. او قراردادش را با تراکتور تبریز به صورت یکطرفه فسخ کرد و به استقلال آمد. اما باشگاه تراکتور مدعی است این فسخ غیر قانونی بوده و به همین دلیل آنها به کمیته انضباطی شکایت کرده‌اند! همین وضعیت با شدت کمتر یا بیشتر برای محمود فکری و بابک مرادی هم وجود دارد. سعید واسعی هم گزینه استقلال است اما باشگاه پیکان مدعی است او قراردادش را غیر قانونی فسخ کرده تا بتواند به استقلال برود.

اما چند بازیکن مهم استقلال هم رفته‌اند یا در آستانه جدایی هستند. روزبه چشمی که یک ماه پیش خبر و تصویر عقد قراردادش با استقلال روی سایت این باشگاه هم رفت دو روز پیش به ام صلال قطر پیوست و حالا همه هاج و واج مانده‌اند که احمد سعادتمند سعادتمند چگونه قرارداد این بازیکن را تمدید کرده که او به راحتی و بدون این که ریالی به باشگاه استقلال برسد از این تیم برود. علی کریمی هم قبل گفته بود فقط در آسیا برای استقلال بازی می‌کند و بعد از آن جدا خواهد شد. هروویه میلیچ و شیخ دیاباته به باشگاه استقلال نامه زده‌اند و برای دریافت مطالبات‌شان اولتیماتوم داده‌اند. استقلال اگر نتواند تا یک هفته دیگر مطالبات این بازیکنان را پرداخت کند آن‌ها را هم از دست خواهد داد. مهدی قائدی هم پیشنهادات خوبی از قطر و اروپا دارد و با توجه به این که استقلال به شدت نیاز مالی دارد ممکن است او را بفروشند. سید حسین حسینی هو مشکلاتی با باشگاه دارد و منتظر روشن شدن تکلیف مظاهری است. اگر مشکل مظاهری حل نشود حسینی احتمالا می‌ماند.

مشکل اصلی اما مربوط به خود فکری است. باشگاه استقلال ابتدا نام‌هایی مثل آندره‌آ استراماچونی و سپس الکس نوری را مطرح کرد و توقعات را بالا برد. اما در نهایت به فکری رسید. مربی ای که کمتر از یک سال پیش در تیم «خوشه طلایی» کار می‌کرد و در نیم فصل دوم لیگ نوزدهم به نساجی پیوست. البته او انصافا در نساجی عملکرد خوبی داشت. او قبل از لیگ هجدهم هم در لیگ سرمربی نفت مسجد سلیمان بود و موفق شد این تیم را به لیگ برتر برساند. با این وجود خودش هم خوب‌می‌داند که کار در استقلال به طور کلی متفاوت است. به این تفاوت، باید انتظار بالای هواداران استقلال را هم اضافه کنیم. هوادارانی که چند سال است جز ناکامی خودشان و موفقیت‌های رقیب دیرینه چیزی ندیده‌اند و حالا به شدت تشنه موفقیت هستند. آیا فکری می‌تواند با همه این مشکلات کنار بیاید و استقلال را به آرامش برساند؟