طعنه کلوپ به مورینیو درمعارفه لیورپول

سرمربی جدید لیورپول در اولین روزی که این سمت را برعهده گرفته و در آنفیلد حاضر شده ، گفت وگوی اختصاصی با شبکه رسمی این تیم انجام داد. مهمترین بخش صحبتهای سرمربی جدید لیورپول را بخوانید.
چه حسی داری؟
فوقالعاده. کلمهای برای تشریح احساسم ندارم. روز دیوانهواری در آلمان داشتم و بعد در اینجا فرود آمدم. احساس فوقالعادهای دارم و افتخار میکنم دراین جایگاه قرار گرفتهام. این یکی از بهترین لحظات زندگی من است. با خانواده آمدهام و تنها پسرم در دورتموند مانده.
چه چیز لیورپول برای تو جذاب بود؟
همه چیز. در مورد آن میشنیدم، میخواندم و میدیدم. بازیهای زیادی ندیدم اما بیشتر بازیهای مهم لیورپول را دیدهام. عاشق فوتبال و شور و اشتیاقی هستم که اینجا جریان دارد. همیشه در مورد کار در انگلستان مطالعه میکردم چون کیفیت بازی و شور و اشتیاق بازی در این کشور را دوست دارم. لیورپول نخستین انتخاب من برای کار در انگلستان بود.
پاسخ دادن به این پیشنهاد آسان بود؟
سختترین تصمیم نبود. قراردادم ۴ ماه پیش با دورتموند تمام شد و در مورد آینده فکر میکردم. باید بهتر میشدم. در مورد تمام اتفاقات ۱۵ سال گذشته فکر کردم و۴ ماه برای این کار زمانی کافی بود. تعطیلات فوق العاده بود اما کافی بود. مالکان لیورپول رویایی دارند، من هم همینطور. پس حرفهای بیشتری برای گفتن باقی نمیماند.
میدانیم که تصمیم گرفتی مدتی از فوتبال کناری گیری کنی. چه چیزهایی در این مدت یاد گرفتی.
چیزهای زیادی. پس از چهار هفته، تعطیلات شروع شد. آن چهار هفته، مثل بازنشستگی بعد از ۱۵ سال کار مداوم بود. کمی ریلکس بودن را تجربه کردم. به یک فرد عادی تبدیل شدم. به چیزهای زیادی علاقه دارم و این شامل دیدار با افرادی باهوش و صحبت در مورد فوتبال هم میشود. در مورد مسائل مربوط به تغذیه بازیکنان و چیزهای دیگر حرف زدیم. بعد فکر کردم که اگر تماس جذابی داشته باشم، آمادهام. حالا کاملا ریلکسم. پس از ۱۵ سال در فوتبال بودن، تصمیمی مهم را گرفتم. شش سال جذاب در دورتموند داشتم و البته یک سال سخت که فصل قبل بود.
بیا از آنفیلد حرف بزنیم.
انگلیسی من آنقدر خوب نیست که بتوانم احساسم را بیان کنم. چند ماه دیگر برگرد و این سوال را از من بپرس. قطعا برای حضور در آنفیلد هیجان زدهام. میخواهم آن را ببینم. احساسش کنم. میخواهم آن را بو بکشم. میخواهم کارهای زیادی آن انجام دهم. وقتی با دورتموند به اینجام آمدم، هیجان زده بودم. آمدم و رختکن تیم مهمان را دیدم و با خود فکر کردم به مقداری رنگ برای ساختن چیزی شبیه به این نیاز دارم. به وقتی فکر میکنم که قرار باشد در دربی بازی کنیم. به رختکن میروید و فکر میکنید حریف میخواهد برنده شود. برای من آنفیلد یک مکان تاریخی است. مکانهای فوق العاده بسیاری را دیدم اما این یکی از مخصوصترین هاست. من در سیگنال ایدونا پارک بودهام که استادیوم فوق العادهای است. استادیوم ماینتس هم مکانی تاریخی است. اما آنفیلد تاریخیترین استادیومی است که دیدهام.
حالا مربی لیورپول هستی و میتوانی به همه جای استادیوم بروی.
این بهترین بخش است اما نه در۹۰ دقیقه مسابقات. این سختترین زمان است. دو نیمکت بسیار نزدیک هستند. این مورد، با آلمان تفاوت دارد. میتوانید به طور اتفاقی با مربی تیم حریف برخورد کنید. من در طول بازی کمی هیجان زده میشوم.
باید با فوتبال جزیره تطبیق پیدا کنی.
البته. شاید مجبور باشم. نمیدانم چقدر زمان خواهم برد. اما در حال حاضر اینطور فکر نمیکنم چون این فوتبال است و فوتبال انگلیسی را میشناسم. بازیهای زیادی را از تیمهای انگلیسی دیدهام و مقابل تیمهای انگلیسی زیادی قرار گرفتهام. برخی کارها متفاوتند اما در حال حاضر این موضوع مهم نیست چون هنوز نام آن فوتبال است. این ورزشی با قوانین و زمینهای مشابه است. پس جایجایی کار دشواری نخواهد بود. تجربه من این است که: گوش بده، ببین و احساس کن. آنگاه فکر کن که چه چیزی تغییر کرده است. حالا باید اول این سه کار را انجام دهم و فکر کنم که چه چیزی باید تغییر کند، تطبیق پیدا کنم یا چیزهایی از این دست. مدت هاست که در فوتبال حضور دارم. بازیکن بودم و حالا مربیام. نمیخواهم کار را پیچیده کنم. مهم است که بازیکنان بتوانند درک کنند که چه چیزی میخواهید چون در این بازی باید با اینجا (قلبش را نشان داد) بازی کنید و نه با اینجا (سرش را نشان داد). اینجالب است. این دلیلی است که من هم میتوانم بازی کنم.
چه چالشی متفاوتی در اینجا خواهی داشت؟
شاید این بزرگترین چالش دنیای فوتبال باشد اما هرگز راه آسانی وجود ندارد. به چالشهای آسان علاقهای ندارم. اینکه به سراغ جذابترین شغل دنیای فوتبال آمدهام، اتفاق بدی نیست. من کاملا آدم متفاوتی هستم. من از آلمان آمدهام و حالا همه چیز برای من جدید هستند. من با این طرز فکر روبرو هستم که این طرف از آلمان آمده و اینجا چه میخواهد؟ و باید به این حرفها گوش کنم. انتقال خوبی داشتم و حالا باید کار را شروع کنیم و ببینیم چه میشود. میدانم که چه چیزی میخواهم اما آن را به شما نمیگویم. اول باید با بازیکنان حرف بزنم و راهی پیدا کنم. با آنها صحبت میکنم و خواهیم دید که میتوانند چیزهایی که میخواهم را انجام دهند. آنها میتوانند دوستهای خوبی برای من باشند (میخندد) و این اتفاق بدی نخواهد بود چون من دوستی وفادارم.
با عرض پوزش به دلیل حجم بالای این خبر ادامه ی خبر را میتوانید در لینک زیر مطالعه کنید :
http://www.ghatreh.com/news/nn27966434/طعنه-کلوپ-مورینیو-درمعارفه-لیورپول-آقای-معمولی-هستم-جنگل-سیاه
چه حسی داری؟
فوقالعاده. کلمهای برای تشریح احساسم ندارم. روز دیوانهواری در آلمان داشتم و بعد در اینجا فرود آمدم. احساس فوقالعادهای دارم و افتخار میکنم دراین جایگاه قرار گرفتهام. این یکی از بهترین لحظات زندگی من است. با خانواده آمدهام و تنها پسرم در دورتموند مانده.
چه چیز لیورپول برای تو جذاب بود؟
همه چیز. در مورد آن میشنیدم، میخواندم و میدیدم. بازیهای زیادی ندیدم اما بیشتر بازیهای مهم لیورپول را دیدهام. عاشق فوتبال و شور و اشتیاقی هستم که اینجا جریان دارد. همیشه در مورد کار در انگلستان مطالعه میکردم چون کیفیت بازی و شور و اشتیاق بازی در این کشور را دوست دارم. لیورپول نخستین انتخاب من برای کار در انگلستان بود.
پاسخ دادن به این پیشنهاد آسان بود؟
سختترین تصمیم نبود. قراردادم ۴ ماه پیش با دورتموند تمام شد و در مورد آینده فکر میکردم. باید بهتر میشدم. در مورد تمام اتفاقات ۱۵ سال گذشته فکر کردم و۴ ماه برای این کار زمانی کافی بود. تعطیلات فوق العاده بود اما کافی بود. مالکان لیورپول رویایی دارند، من هم همینطور. پس حرفهای بیشتری برای گفتن باقی نمیماند.
میدانیم که تصمیم گرفتی مدتی از فوتبال کناری گیری کنی. چه چیزهایی در این مدت یاد گرفتی.
چیزهای زیادی. پس از چهار هفته، تعطیلات شروع شد. آن چهار هفته، مثل بازنشستگی بعد از ۱۵ سال کار مداوم بود. کمی ریلکس بودن را تجربه کردم. به یک فرد عادی تبدیل شدم. به چیزهای زیادی علاقه دارم و این شامل دیدار با افرادی باهوش و صحبت در مورد فوتبال هم میشود. در مورد مسائل مربوط به تغذیه بازیکنان و چیزهای دیگر حرف زدیم. بعد فکر کردم که اگر تماس جذابی داشته باشم، آمادهام. حالا کاملا ریلکسم. پس از ۱۵ سال در فوتبال بودن، تصمیمی مهم را گرفتم. شش سال جذاب در دورتموند داشتم و البته یک سال سخت که فصل قبل بود.
بیا از آنفیلد حرف بزنیم.
انگلیسی من آنقدر خوب نیست که بتوانم احساسم را بیان کنم. چند ماه دیگر برگرد و این سوال را از من بپرس. قطعا برای حضور در آنفیلد هیجان زدهام. میخواهم آن را ببینم. احساسش کنم. میخواهم آن را بو بکشم. میخواهم کارهای زیادی آن انجام دهم. وقتی با دورتموند به اینجام آمدم، هیجان زده بودم. آمدم و رختکن تیم مهمان را دیدم و با خود فکر کردم به مقداری رنگ برای ساختن چیزی شبیه به این نیاز دارم. به وقتی فکر میکنم که قرار باشد در دربی بازی کنیم. به رختکن میروید و فکر میکنید حریف میخواهد برنده شود. برای من آنفیلد یک مکان تاریخی است. مکانهای فوق العاده بسیاری را دیدم اما این یکی از مخصوصترین هاست. من در سیگنال ایدونا پارک بودهام که استادیوم فوق العادهای است. استادیوم ماینتس هم مکانی تاریخی است. اما آنفیلد تاریخیترین استادیومی است که دیدهام.
حالا مربی لیورپول هستی و میتوانی به همه جای استادیوم بروی.
این بهترین بخش است اما نه در۹۰ دقیقه مسابقات. این سختترین زمان است. دو نیمکت بسیار نزدیک هستند. این مورد، با آلمان تفاوت دارد. میتوانید به طور اتفاقی با مربی تیم حریف برخورد کنید. من در طول بازی کمی هیجان زده میشوم.
باید با فوتبال جزیره تطبیق پیدا کنی.
البته. شاید مجبور باشم. نمیدانم چقدر زمان خواهم برد. اما در حال حاضر اینطور فکر نمیکنم چون این فوتبال است و فوتبال انگلیسی را میشناسم. بازیهای زیادی را از تیمهای انگلیسی دیدهام و مقابل تیمهای انگلیسی زیادی قرار گرفتهام. برخی کارها متفاوتند اما در حال حاضر این موضوع مهم نیست چون هنوز نام آن فوتبال است. این ورزشی با قوانین و زمینهای مشابه است. پس جایجایی کار دشواری نخواهد بود. تجربه من این است که: گوش بده، ببین و احساس کن. آنگاه فکر کن که چه چیزی تغییر کرده است. حالا باید اول این سه کار را انجام دهم و فکر کنم که چه چیزی باید تغییر کند، تطبیق پیدا کنم یا چیزهایی از این دست. مدت هاست که در فوتبال حضور دارم. بازیکن بودم و حالا مربیام. نمیخواهم کار را پیچیده کنم. مهم است که بازیکنان بتوانند درک کنند که چه چیزی میخواهید چون در این بازی باید با اینجا (قلبش را نشان داد) بازی کنید و نه با اینجا (سرش را نشان داد). اینجالب است. این دلیلی است که من هم میتوانم بازی کنم.
چه چالشی متفاوتی در اینجا خواهی داشت؟
شاید این بزرگترین چالش دنیای فوتبال باشد اما هرگز راه آسانی وجود ندارد. به چالشهای آسان علاقهای ندارم. اینکه به سراغ جذابترین شغل دنیای فوتبال آمدهام، اتفاق بدی نیست. من کاملا آدم متفاوتی هستم. من از آلمان آمدهام و حالا همه چیز برای من جدید هستند. من با این طرز فکر روبرو هستم که این طرف از آلمان آمده و اینجا چه میخواهد؟ و باید به این حرفها گوش کنم. انتقال خوبی داشتم و حالا باید کار را شروع کنیم و ببینیم چه میشود. میدانم که چه چیزی میخواهم اما آن را به شما نمیگویم. اول باید با بازیکنان حرف بزنم و راهی پیدا کنم. با آنها صحبت میکنم و خواهیم دید که میتوانند چیزهایی که میخواهم را انجام دهند. آنها میتوانند دوستهای خوبی برای من باشند (میخندد) و این اتفاق بدی نخواهد بود چون من دوستی وفادارم.
با عرض پوزش به دلیل حجم بالای این خبر ادامه ی خبر را میتوانید در لینک زیر مطالعه کنید :
http://www.ghatreh.com/news/nn27966434/طعنه-کلوپ-مورینیو-درمعارفه-لیورپول-آقای-معمولی-هستم-جنگل-سیاه
برچسبها: کلوپ طعنه لیوپول مورینیو طعنه ی کلوپ به مورینیو روز معارفه
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}