خاطرات شگفت انگیز دستیار کیروش از ایران
رودلفو کورهآ یکی از مربیان خارجی شاغل در فوتبال ایران بود که با تونی الیویرا، سرمربی محبوب تراکتوریها پایش به ایران باز شد. او مدتی دستیار قلعهنویی هم بود و بعد از آن یک سالی هم در ماشینسازی حضور داشت و در کنار دو مربی روی نیمکت این تیم تبریزی نشست. این آخرین تجربه باشگاهی او قبل از حضور در تیم ملی و دستیاری کی روش بود.
او در مصاحبهای بسیار مفصل با روزنامه اکسپرسو که متن آن اختصاصا در اختیار ورزش سه قرار گرفته است، از دوران حضورش در کشورهای مختلفی چون یونان، برزیل و لهستان صحبت کرده است و در ادامه این گفتوگو به تجربههای کاریاش در ایران پرداخته است. دورانی پرفرازونشیب که بیشتر آن در تبریز سپری شد تا در نهایت به عنوان کمکِ کارلوس کیروش به تیم ملی ایران پیوست و تجربه حضور در جام جهانی را هم به دست آورد. او در این مصاحبه از اتفاقها و تجارب عجیبی که با آن مواجه شده صحبت کرده است. تراژدی قهرمان نشدن تراکتور در مسابقه عجیب با نفت تهران را باز کرده و از تجربه فوقالعاده عجیبش از زمان همکاری با یک مربی ایرانی پرده برداشته است. همچنین از تازگیهای کار در ایران سخن به میان آورده است.
این یک خلاصه گفتوگویی بسیار جذاب است که توصیه میکنیم خواندن آن را به تعویق نیندازید.
* از شروع کار در ایران برای ما صحبت کن
- من در لیگ دو پرتغال مشغول بودم که پیشنهاد تراکتورسازی به تونی رسید و او هم مرا میشناخت و به من پیشنهاد همکاری داد.
*آیا ایران واقعیتی بود که شبیه هیچ چیز دیگری نبود؟ تا آن زمان در آن موقعیت زندگی کرده بودی؟
- کاملا متفاوت بود. کاملا.
*وقتی وارد ایران شدید شرایط چطور بود؟ اولین برداشت ها؟
- بعنوان مثال تونی الیویرا هم چنین شرایطی را هیچگاه تجربه نکرده بود حتی در زمان بازیگری. او هرگز اینقدر دوست داشته نشده بود. هواداران با ماشین های خودشان کنار اتوبوس ما حرکت می کردند و اسم تونی را صدا می کردند و تراکتور را تشویق می کردند. هر لحظه ممکن بود با ما تصادف کنند. واقعا حس و حال نابی را تجربه کردیم.
*چه چیزی شما را در ایران بیشتر شوکه کرد؟
- چند موقعیت خنده دار در تراکتور با تونی داشتیم و البته علاقه شدید مردم به تونی. من حتی مردم را دیدم که زانو زده بودند پاهایش را ببوسند. این چیزی است که هرگز مشابه آن را ندیده ام.
* تونی چه واکنشی نشان داد؟
- بیچاره گاهی اوقات معذب می شد و مجبور بود دوری کند از جمعیت. یادم است در فصل 15-2014 در هفته آخر ما شانس قهرمانی داشتیم و در برابر تیم دوم جدول مسابقه داشتیم و از آنها سه بر یک جلو بودیم. ناگهان داور تصمیم گرفت بازی را عوض کند. او بازیکن ما را اخراج کرد و ورق برگشت و حساب کار سه بر سه مساوی شد. به ما اطلاعات غلطی دادند و گفتند رقیب دیگر شما در راه قهرمانی بازی اش را نبرده و شما با این نتیجه هم قهرمان می شوید. ما هم بازی را کنترل کردیم و مسابقه مساوی تمام شد.
*اما اینطوری نبود، نه؟
- (می خندد) ما فکر کردیم قهرمان شدیم، تماشاگران به وسط زمین آمده بودند و هرکسی می خواست خودش را به تونی برساند و او را ببوسد. من، آنتونیو و روی تاوارس سعی در این داشتیم که تونی را به سلامت به رختکن ببریم. حتی مجبور شدم چند نفر را بزنم! در نهایت به رختکن رسیدیم. بازیکنان دوش می گرفتند که برای مراسم قهرمانی به زمین برگردند که ناگهان فهمیدیم ما قهرمان نشدیم!
*چه شد که اطلاعات درستی به شما نرسید؟
- ارتباطات مخابراتی و رادیویی قطع شده بود. ما دسترسی به اخبار نداشتیم و آنها برای مهار کردن 100 هزارن۴ری که به ورزشگاه آمده بودند از ترس وقوع اتفاقی ناگوار، این دروغ را گفتند. بعد از بازی ما حتی می ترسیدیم به هتل برویم از شدت جمعیت اما بعد متوجه شدیم آنها آنجا بودند تا از ما تشکر کنند. در نهایت یادم می آید که گویا آن شب در تبریز شورش هایی هم رخ داد ولی خیلی جدی نبود.
* تونی در آن شرایط چه حالی داشت؟ احتمالا مثل یک سیمان خشک شده بود؟
- به هرحال آن شرایط واقعا شرایط پیچیدهای بود... بعد از آن و زمانی که کار ما در تبریز تمام شد، روز رفتن از تونی خواستند برای دقایقی با مردم صحبت کند. در لابی ساختمان محل اقامت ما با مردم و همسایه ها صحبت کرد. یادم است از خانه تا سوپرمارکت پنج دقیقه راه بود ولی در آن پنج دقیقه مسیر باید یک ساعت با مردم عکس می گرفت، خیلی او را دوست داشتند. تونی در کشورهای زیادی حضور داشته و خاطرات زیادی از مربیگری دارد ولی قطعا دفترچه خاطراتش از هیچ کشوری به اندازه ایران قطور نیست.
*وضعیت بازیکنان ایرانی چطور است؟
- با کیفیت فنی عالی، عالی. من خودم عاشق آموزش هستم، اما آنها همیشه مستعد تمرین هستند، یک کیفیت فوق العاده ای دارند و متاسفم که بازیکنان ایرانی در لیگ های اروپایی ها و از جمله همین پرتغال، تعدادشان از اینی که هست، بیشتر نیست.
*چرا این اتفاق نیفتاده است؟
- راستش یک تردیدی به بازیکنان ایرانی و موفقیت شان وجود دارد. وقتی من در تراکتور بودم، طارمی در پرسپولیس بود و بیست گل در فصل می زد. ما می دانستیم که او بازیکن بزرگی می شود. سردار آزمون که در لورکوزن حضور دارد و علیرضا جهانبخش در فاینورد هستند را می دانستیم بازیکنان بزرگی هستند و بیشتر هم پیشرفت می کنند. مانند آنها بازیکنان زیادی در ایران وجود دارد اما آن بی اعتمادی که گفتم و دلیلش را هم نمی دانم درست، مانع از این پیشرفت ها می شود.
* دو فصل در تراکتور بودی درست است؟
- بله مدتی با تونی بودم و بعد از آن هم برای آماده سازی تراکتور برای جام باشگاه های آسیا و کمک به یک مربی ایرانی به تراکتور برگشتم.
*بعد از آن به ماشین سازی رفتی درست است؟
- بله برای مدتی به ماشین سازی رفتم. آنجا دستیار یک مربی مسن ولی به شدت بامزه بودم
* بامزه؟ چطور؟
- داستان دارد. هوای تبریز سرد و برفی بود. این مربی یک رسم داشت که هرروز یک گلدان برای او آماده می کردند و او برای پیشگیری از اود کردن سینوزیتی که درگیر آن بود، یک سری ماده بدبو را استنشاق
او در مصاحبهای بسیار مفصل با روزنامه اکسپرسو که متن آن اختصاصا در اختیار ورزش سه قرار گرفته است، از دوران حضورش در کشورهای مختلفی چون یونان، برزیل و لهستان صحبت کرده است و در ادامه این گفتوگو به تجربههای کاریاش در ایران پرداخته است. دورانی پرفرازونشیب که بیشتر آن در تبریز سپری شد تا در نهایت به عنوان کمکِ کارلوس کیروش به تیم ملی ایران پیوست و تجربه حضور در جام جهانی را هم به دست آورد. او در این مصاحبه از اتفاقها و تجارب عجیبی که با آن مواجه شده صحبت کرده است. تراژدی قهرمان نشدن تراکتور در مسابقه عجیب با نفت تهران را باز کرده و از تجربه فوقالعاده عجیبش از زمان همکاری با یک مربی ایرانی پرده برداشته است. همچنین از تازگیهای کار در ایران سخن به میان آورده است.
این یک خلاصه گفتوگویی بسیار جذاب است که توصیه میکنیم خواندن آن را به تعویق نیندازید.
* از شروع کار در ایران برای ما صحبت کن
- من در لیگ دو پرتغال مشغول بودم که پیشنهاد تراکتورسازی به تونی رسید و او هم مرا میشناخت و به من پیشنهاد همکاری داد.
*آیا ایران واقعیتی بود که شبیه هیچ چیز دیگری نبود؟ تا آن زمان در آن موقعیت زندگی کرده بودی؟
- کاملا متفاوت بود. کاملا.
*وقتی وارد ایران شدید شرایط چطور بود؟ اولین برداشت ها؟
- بعنوان مثال تونی الیویرا هم چنین شرایطی را هیچگاه تجربه نکرده بود حتی در زمان بازیگری. او هرگز اینقدر دوست داشته نشده بود. هواداران با ماشین های خودشان کنار اتوبوس ما حرکت می کردند و اسم تونی را صدا می کردند و تراکتور را تشویق می کردند. هر لحظه ممکن بود با ما تصادف کنند. واقعا حس و حال نابی را تجربه کردیم.
*چه چیزی شما را در ایران بیشتر شوکه کرد؟
- چند موقعیت خنده دار در تراکتور با تونی داشتیم و البته علاقه شدید مردم به تونی. من حتی مردم را دیدم که زانو زده بودند پاهایش را ببوسند. این چیزی است که هرگز مشابه آن را ندیده ام.
* تونی چه واکنشی نشان داد؟
- بیچاره گاهی اوقات معذب می شد و مجبور بود دوری کند از جمعیت. یادم است در فصل 15-2014 در هفته آخر ما شانس قهرمانی داشتیم و در برابر تیم دوم جدول مسابقه داشتیم و از آنها سه بر یک جلو بودیم. ناگهان داور تصمیم گرفت بازی را عوض کند. او بازیکن ما را اخراج کرد و ورق برگشت و حساب کار سه بر سه مساوی شد. به ما اطلاعات غلطی دادند و گفتند رقیب دیگر شما در راه قهرمانی بازی اش را نبرده و شما با این نتیجه هم قهرمان می شوید. ما هم بازی را کنترل کردیم و مسابقه مساوی تمام شد.
*اما اینطوری نبود، نه؟
- (می خندد) ما فکر کردیم قهرمان شدیم، تماشاگران به وسط زمین آمده بودند و هرکسی می خواست خودش را به تونی برساند و او را ببوسد. من، آنتونیو و روی تاوارس سعی در این داشتیم که تونی را به سلامت به رختکن ببریم. حتی مجبور شدم چند نفر را بزنم! در نهایت به رختکن رسیدیم. بازیکنان دوش می گرفتند که برای مراسم قهرمانی به زمین برگردند که ناگهان فهمیدیم ما قهرمان نشدیم!
*چه شد که اطلاعات درستی به شما نرسید؟
- ارتباطات مخابراتی و رادیویی قطع شده بود. ما دسترسی به اخبار نداشتیم و آنها برای مهار کردن 100 هزارن۴ری که به ورزشگاه آمده بودند از ترس وقوع اتفاقی ناگوار، این دروغ را گفتند. بعد از بازی ما حتی می ترسیدیم به هتل برویم از شدت جمعیت اما بعد متوجه شدیم آنها آنجا بودند تا از ما تشکر کنند. در نهایت یادم می آید که گویا آن شب در تبریز شورش هایی هم رخ داد ولی خیلی جدی نبود.
* تونی در آن شرایط چه حالی داشت؟ احتمالا مثل یک سیمان خشک شده بود؟
- به هرحال آن شرایط واقعا شرایط پیچیدهای بود... بعد از آن و زمانی که کار ما در تبریز تمام شد، روز رفتن از تونی خواستند برای دقایقی با مردم صحبت کند. در لابی ساختمان محل اقامت ما با مردم و همسایه ها صحبت کرد. یادم است از خانه تا سوپرمارکت پنج دقیقه راه بود ولی در آن پنج دقیقه مسیر باید یک ساعت با مردم عکس می گرفت، خیلی او را دوست داشتند. تونی در کشورهای زیادی حضور داشته و خاطرات زیادی از مربیگری دارد ولی قطعا دفترچه خاطراتش از هیچ کشوری به اندازه ایران قطور نیست.
*وضعیت بازیکنان ایرانی چطور است؟
- با کیفیت فنی عالی، عالی. من خودم عاشق آموزش هستم، اما آنها همیشه مستعد تمرین هستند، یک کیفیت فوق العاده ای دارند و متاسفم که بازیکنان ایرانی در لیگ های اروپایی ها و از جمله همین پرتغال، تعدادشان از اینی که هست، بیشتر نیست.
*چرا این اتفاق نیفتاده است؟
- راستش یک تردیدی به بازیکنان ایرانی و موفقیت شان وجود دارد. وقتی من در تراکتور بودم، طارمی در پرسپولیس بود و بیست گل در فصل می زد. ما می دانستیم که او بازیکن بزرگی می شود. سردار آزمون که در لورکوزن حضور دارد و علیرضا جهانبخش در فاینورد هستند را می دانستیم بازیکنان بزرگی هستند و بیشتر هم پیشرفت می کنند. مانند آنها بازیکنان زیادی در ایران وجود دارد اما آن بی اعتمادی که گفتم و دلیلش را هم نمی دانم درست، مانع از این پیشرفت ها می شود.
* دو فصل در تراکتور بودی درست است؟
- بله مدتی با تونی بودم و بعد از آن هم برای آماده سازی تراکتور برای جام باشگاه های آسیا و کمک به یک مربی ایرانی به تراکتور برگشتم.
*بعد از آن به ماشین سازی رفتی درست است؟
- بله برای مدتی به ماشین سازی رفتم. آنجا دستیار یک مربی مسن ولی به شدت بامزه بودم
* بامزه؟ چطور؟
- داستان دارد. هوای تبریز سرد و برفی بود. این مربی یک رسم داشت که هرروز یک گلدان برای او آماده می کردند و او برای پیشگیری از اود کردن سینوزیتی که درگیر آن بود، یک سری ماده بدبو را استنشاق
برچسبها: ایران کارلوس کی روش
اگر حوصله خواندن ندارید، برای شنیدن اخبار روز فوتبال از هرجای ایران با شماره 9099070330 تماس بگیرید.
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}