بزرگان استقلال که درهای تیم ملی را به رویشان بستند(بخش 1)
خبرگزاری فوتبالی- فهرست مدعوین به تیم ملی برای جدال دوستانه آخر این هفته مقابل بوسنی اعلام شد و بر اساس نظر دراگان اسکوچیچ، وریا غفوری جایی در لیست مورد نظر ندارد! اتفاقی که واکنش تند این بازیکن و البته مسئولان و هواداران استقلال را در پی داشته است.
به گزارش فوتبالی و به نقل از خبرورزشی، پیرامون دعوت نشدن کاپیتان آبیها چند فرضیه (در واقع بهتر است بگوییم چند شایعه) مطرح شده است. عدهای معتقدند اسکوچیچ از همین حالا قصد سرمایهگذاری روی نفراتی را دارد که از نظر سنی میتواند به آنها بابت حضور در جام جهانی آینده امیدوار باشد روی همین اصل روی نام غفوری قلم قرمز کشیده است. برخی افراد نیز معتقدند سرمربی تیم ملی به دلیل آنکه کاپیتان استقلال تازه از بند مصدومیت رها شده، ترجیح داد در این اردو دعوتش نکند و البته عدهای هم فراخوانده نشدن وریا را به مسائل غیرفنی مرتبط دانستهاند.
به بهانه دعوت نشدن غفوری، بد نیست نگاهی به چهرههای بزرگ آبیپوش بیندازیم که هر کدام در مقطعی تیم ملی را به واسطه سلیقه سرمربیان وقت یا... از کف دادند.
زرینچه و پاشازاده در حسرت بازی
محمد مایلیکهن در اسفند سال ۷۴ به عنوان سرمربی تیم ملی ایران برگزیده شد تا در آن مقطع موجب تعجب فراوان اغلب کارشناسان شود. مایلیکهن در اواسط دهه ۷۰ عامل اصلی رنسانس فوتبال ایران شده و نسلی طلایی را به ما معرفی کرد که به جرأت میتوان گفت هنوز هم محبوبترین تیم ملی تاریخ فوتبال ایران است ولی در عین حال تأکید فراوانی بر استفاده نکردن از چند بازیکن داشت که سرشناسترین آنها، جواد زرینچه بود! به طور کلی رابطه این مربی با زرینچه در آن مقطع اصلاً خوب نبود و کاپیتان استقلال در جام ملتهای امارات و پیکارهای انتخابی جام جهانی فرانسه (البته تا زمان عزل محمد مایلیکهن) جایی در جمع مدعوین تیم ملی نداشت. به این چهره بزرگ آبیپوش باید مهدی پاشازاده را نیز اضافه کرد که مایلیکهن به لحاظ فنی ترجیح میداد از افراد دیگری در خط دفاعی تیم ملی استفاده کند و اتفاقاً انتقادات زیادی نیز از این بابت به او میشد چون در مقطعی پاشازاده حتی جزو لیست ۱۸ نفره تیم ملی برای دیدارهای رسمی هم قرار نمیگرفت ولی علیاکبر استاداسدی فیکس بازی میکرد! بازیکنی که انصافاً خوشاخلاق و بیحاشیه بود اما از نظر فنی قطعاً به پاشازاده نمیرسید.
در نهایت پس از برکناری مایلیکهن در آبان ۷۶، زمینه برای بازگشت زرینچه و پاشازاده به تیم ملی فراهم شده و هر دو بازیکن مورد نظر جزو ارکان ثابت و مؤثر ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه شدند.
منصوریان و لیست سیاه
علیرضا منصوریان از زمان مایلیکهن هم همیشه تعویض میشد و در جام جهانی نیز روال ادامه داشت. پس از پایان جام جهانی و روی کار آمدن منصور پورحیدری فقید، دوران نیمکتنشینی منصوریان در بازیهای آسیایی بانکوک تداوم پیدا کرد و پس از آن نیز این هافبک تکنیکی که آن زمان جزو لژیونرهای فوتبال ایران بود اما در یونان و لیگ ۲ آلمان شرایط خوبی نداشت، دیگر اصلاً به تیم ملی فراخوانده نشد! در واقع نه منصور پورحیدری دوباره دعوتش کرد، نه جلال طالبی شانس حضور مجدد در جمع ملیپوشان را به او داد و نه میروسلاو بلاژویچ سراغ چنین بازیکنی آمد. در آن مقطع شایعه شده بود یک لیست سیاه متشکل از چند بازیکن داخل فدراسیون فوتبال وجود دارد و هر کس سرمربی تیم ملی شود، اجازه ندارد این بازیکنان را به اردو فرابخواند. البته محسن صفایی فراهانی رئیس وقت فدراسیون فوتبال چند بار قاطعانه این شایعه را تکذیب کرد.
داستانهای فرهاد
ماجرای دعوت نشدن فرهاد مجیدی به تیم ملی در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ نیز جالب توجه بود. تیم ملی فوتبال کشورمان قبل از حضور در جام ملتهای ۲۰۰۰ لبنان، اردویی تدارکاتی در آلمان برگزار کرد و این اردو دقیقاً مصادف شد با جدایی فرهاد مجیدی از استقلال و پیوستن او به الوصل امارات. انتقالی که از نظر مالی برای این بازیکن بسیار حائز اهمیت و باارزش بود. فرهاد در آخرین روزهای قبل از جام ملتها از تیم ملی خط خورد و همان زمان عدهای شایعه کردند که دلیل کنار گذاشتن مجیدی فنی نبوده است! البته بازیکن محبوب استقلال بارها تأکید کرد برای کمک به تیم ملی کاملاً آماده است ولی پس از جام ملتها، میروسلاو بلاژویچ هم اصلاً به این بازیکن روی خوش نشان نداد و طی یکی از مصاحبههایش مدعی شد مجیدی در پازل تاکتیکی او جایی ندارد! او خداداد را هم نخواست و هاشمیان هم نمیآمد تا دایی و کریمی مهاجمان تیم ملی باشند.
روند دعوت نشدن فرهاد حتی پس از روی کار آمدن برانکو ایوانکوویچ نیز تداوم پیدا کرد و کار به جایی رسید که این بازیکن صراحتاً علیه برانکو مصاحبه کرد. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که پس از رفتن برانکو و روی کار آمدن سرمربیان جدید برای تیم ملی، باز هم حضور مجیدی در این تیم اصلاً پررنگ نشد و سرانجام در همان اوایل حضور کارلوس کیروش و پس از بازی ایران مقابل قطر در دوحه، فرهاد از حضور در جمع ملیپوشان خداحافظی کرد.
نیکبخت و لگد به بخت
برخلاف تمام بازیکنانی که نامشان تا اینجای کار در مطلب فوق آمده، علیرضا نیکبخت واحدی تا قبل از اینکه خودش بخواهد، کوچکترین مشکلی برای حضور در اردوهای تیم ملی نداشت ولی به جرأت میتوان گفت با وجود استعداد سرشاری که داشت، لگد به بخت خودش زد. نیکبخت که در زمان بلاژویچ یکی از پرندههای آسمانی او بود، قبل از جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴ چین و همچنین جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان مدعی مصدومیت شد و تیم ملی را در این دو تورنمنت بسیار مهم همراهی نکرد! البته او سالها بعد اعتراف کرد به دلیل پرواز طولانی و ترس از هواپیما ترجیح داد به این مسابقات نرود!
در پاییز سال ۸۷ نیز قبل از پرواز تیم ملی برای یک دیدار تدارکاتی در دوران سرمربیگری علی دایی، ماجراهایی داخل فرودگاه رخ داد و دیگر پس از آن دوره ملیپوش شدن واحدی خاتمه پیدا کرد.
به گزارش فوتبالی و به نقل از خبرورزشی، پیرامون دعوت نشدن کاپیتان آبیها چند فرضیه (در واقع بهتر است بگوییم چند شایعه) مطرح شده است. عدهای معتقدند اسکوچیچ از همین حالا قصد سرمایهگذاری روی نفراتی را دارد که از نظر سنی میتواند به آنها بابت حضور در جام جهانی آینده امیدوار باشد روی همین اصل روی نام غفوری قلم قرمز کشیده است. برخی افراد نیز معتقدند سرمربی تیم ملی به دلیل آنکه کاپیتان استقلال تازه از بند مصدومیت رها شده، ترجیح داد در این اردو دعوتش نکند و البته عدهای هم فراخوانده نشدن وریا را به مسائل غیرفنی مرتبط دانستهاند.
به بهانه دعوت نشدن غفوری، بد نیست نگاهی به چهرههای بزرگ آبیپوش بیندازیم که هر کدام در مقطعی تیم ملی را به واسطه سلیقه سرمربیان وقت یا... از کف دادند.
زرینچه و پاشازاده در حسرت بازی
محمد مایلیکهن در اسفند سال ۷۴ به عنوان سرمربی تیم ملی ایران برگزیده شد تا در آن مقطع موجب تعجب فراوان اغلب کارشناسان شود. مایلیکهن در اواسط دهه ۷۰ عامل اصلی رنسانس فوتبال ایران شده و نسلی طلایی را به ما معرفی کرد که به جرأت میتوان گفت هنوز هم محبوبترین تیم ملی تاریخ فوتبال ایران است ولی در عین حال تأکید فراوانی بر استفاده نکردن از چند بازیکن داشت که سرشناسترین آنها، جواد زرینچه بود! به طور کلی رابطه این مربی با زرینچه در آن مقطع اصلاً خوب نبود و کاپیتان استقلال در جام ملتهای امارات و پیکارهای انتخابی جام جهانی فرانسه (البته تا زمان عزل محمد مایلیکهن) جایی در جمع مدعوین تیم ملی نداشت. به این چهره بزرگ آبیپوش باید مهدی پاشازاده را نیز اضافه کرد که مایلیکهن به لحاظ فنی ترجیح میداد از افراد دیگری در خط دفاعی تیم ملی استفاده کند و اتفاقاً انتقادات زیادی نیز از این بابت به او میشد چون در مقطعی پاشازاده حتی جزو لیست ۱۸ نفره تیم ملی برای دیدارهای رسمی هم قرار نمیگرفت ولی علیاکبر استاداسدی فیکس بازی میکرد! بازیکنی که انصافاً خوشاخلاق و بیحاشیه بود اما از نظر فنی قطعاً به پاشازاده نمیرسید.
در نهایت پس از برکناری مایلیکهن در آبان ۷۶، زمینه برای بازگشت زرینچه و پاشازاده به تیم ملی فراهم شده و هر دو بازیکن مورد نظر جزو ارکان ثابت و مؤثر ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه شدند.
منصوریان و لیست سیاه
علیرضا منصوریان از زمان مایلیکهن هم همیشه تعویض میشد و در جام جهانی نیز روال ادامه داشت. پس از پایان جام جهانی و روی کار آمدن منصور پورحیدری فقید، دوران نیمکتنشینی منصوریان در بازیهای آسیایی بانکوک تداوم پیدا کرد و پس از آن نیز این هافبک تکنیکی که آن زمان جزو لژیونرهای فوتبال ایران بود اما در یونان و لیگ ۲ آلمان شرایط خوبی نداشت، دیگر اصلاً به تیم ملی فراخوانده نشد! در واقع نه منصور پورحیدری دوباره دعوتش کرد، نه جلال طالبی شانس حضور مجدد در جمع ملیپوشان را به او داد و نه میروسلاو بلاژویچ سراغ چنین بازیکنی آمد. در آن مقطع شایعه شده بود یک لیست سیاه متشکل از چند بازیکن داخل فدراسیون فوتبال وجود دارد و هر کس سرمربی تیم ملی شود، اجازه ندارد این بازیکنان را به اردو فرابخواند. البته محسن صفایی فراهانی رئیس وقت فدراسیون فوتبال چند بار قاطعانه این شایعه را تکذیب کرد.
داستانهای فرهاد
ماجرای دعوت نشدن فرهاد مجیدی به تیم ملی در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ نیز جالب توجه بود. تیم ملی فوتبال کشورمان قبل از حضور در جام ملتهای ۲۰۰۰ لبنان، اردویی تدارکاتی در آلمان برگزار کرد و این اردو دقیقاً مصادف شد با جدایی فرهاد مجیدی از استقلال و پیوستن او به الوصل امارات. انتقالی که از نظر مالی برای این بازیکن بسیار حائز اهمیت و باارزش بود. فرهاد در آخرین روزهای قبل از جام ملتها از تیم ملی خط خورد و همان زمان عدهای شایعه کردند که دلیل کنار گذاشتن مجیدی فنی نبوده است! البته بازیکن محبوب استقلال بارها تأکید کرد برای کمک به تیم ملی کاملاً آماده است ولی پس از جام ملتها، میروسلاو بلاژویچ هم اصلاً به این بازیکن روی خوش نشان نداد و طی یکی از مصاحبههایش مدعی شد مجیدی در پازل تاکتیکی او جایی ندارد! او خداداد را هم نخواست و هاشمیان هم نمیآمد تا دایی و کریمی مهاجمان تیم ملی باشند.
روند دعوت نشدن فرهاد حتی پس از روی کار آمدن برانکو ایوانکوویچ نیز تداوم پیدا کرد و کار به جایی رسید که این بازیکن صراحتاً علیه برانکو مصاحبه کرد. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که پس از رفتن برانکو و روی کار آمدن سرمربیان جدید برای تیم ملی، باز هم حضور مجیدی در این تیم اصلاً پررنگ نشد و سرانجام در همان اوایل حضور کارلوس کیروش و پس از بازی ایران مقابل قطر در دوحه، فرهاد از حضور در جمع ملیپوشان خداحافظی کرد.
نیکبخت و لگد به بخت
برخلاف تمام بازیکنانی که نامشان تا اینجای کار در مطلب فوق آمده، علیرضا نیکبخت واحدی تا قبل از اینکه خودش بخواهد، کوچکترین مشکلی برای حضور در اردوهای تیم ملی نداشت ولی به جرأت میتوان گفت با وجود استعداد سرشاری که داشت، لگد به بخت خودش زد. نیکبخت که در زمان بلاژویچ یکی از پرندههای آسمانی او بود، قبل از جام ملتهای آسیا ۲۰۰۴ چین و همچنین جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان مدعی مصدومیت شد و تیم ملی را در این دو تورنمنت بسیار مهم همراهی نکرد! البته او سالها بعد اعتراف کرد به دلیل پرواز طولانی و ترس از هواپیما ترجیح داد به این مسابقات نرود!
در پاییز سال ۸۷ نیز قبل از پرواز تیم ملی برای یک دیدار تدارکاتی در دوران سرمربیگری علی دایی، ماجراهایی داخل فرودگاه رخ داد و دیگر پس از آن دوره ملیپوش شدن واحدی خاتمه پیدا کرد.
برچسبها: استقلال تیم
اگر حوصله خواندن ندارید، برای شنیدن اخبار روز فوتبال از هرجای ایران با شماره 9099070330 تماس بگیرید.
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}