مردی که هیچ وصلهای به او نچسبید
برای منصور پورحیدری که القاب بیمایه در فوتبال نداشت، بیاییم هیچ صفتی نسازیم. او غرقه در هیچ مدحی نبود، بگذاریم همچنان نباشد. پورحیدری وفادار بود و وفاداریاش را هیچگاه نمایش نداد، منش بزرگوارانهای داشت اما هرگز جلوه اغراقآمیز از اخلاق و منش خود نشان نداد. من ندیدم از موفقیتهای بیتکرارش حرف بزند و غلو کند. ندیدم از پایمردیاش در حفظ باشگاه بعد از انقلاب برای خود اعتباری بخواهد. اعتبارش را از رفتار نجیبانهاش به دست آورده بود. احترام برانگیز بود، چون احترام برانگیز بود. آنها که به هزار عنوان رسیدند، جلف و سفیه بودنشان در هر شعار و تیتر و در وراجیشان پیداست. پورحیدری اما وقعی به این چیزها نمیگذاشت، اعتباری برای این اداها قائل نبود.
چه بد که فرصت این بحث با پورحیدری از کف رفت، این که او چگونه این همه سال با مدیرانی که در باشگاه استقلال آجر روی آجر نگذاشتند و باشگاه را عاریه اداره کردند، سر سازگاری داشت؟ دوست دارم پاسخ این باشد که ایستاد و وانداد تا همه چیز را به آنها وانگذارد.
پورحیدری از مردان دیرپای فوتبال ایران بود، پیر و مرد کارش بود. عجب که هرگز به سنتی بودن و کهنگی اندیشهاش محکوم نشد، بیآنکه ادای روزآمد بودن درآورد. پورحیدری که هیشه نفوذ و قدرت درجه اولی در فوتبال ایران داشت، هرگز دربارهاش حس نکردیم به معنای منفیاش صاحب نفوذ است و کیابیایی برای خود راه انداخته است. هرگز ردپایی از او در بند و بست و ساخت و پاخت نبود و اتهامی و وصلهای به او نچسبید.
خوشا به آنها که تعلق خاطرشان به استقلال وامدار کنشها و سیاق رفتار پورحیدری است. خوشا به آنها که با پورحیدری استقلالی شدند و در او شأن و احساس و مسلکی را دیدند که در تیمشان میخواستند.
پورحیدری را با آرامش همیشگیاش و با خوی نجیبانهاش فراموش نخواهیم کرد. او بود که وفادار ماند و با حرفهاش زندگی کرد. پای عهد جوانیاش با استقلال ماند و در موفقیتها نقش پررنگی ایفا کرد اما مهمترین نقش پورحیدری در استقلال، فارغ از جامها و پیروزیها، آن شخصیت وارستهاش بود. پورحیدری بینیاز به هر عنوان و آوازهای از دنیا رفت. آنچه از او به جا ماند، خاطرات باشکوه و وارستگی و فرهی است. از این که با او سالهای سال فوتبال را تجربه کردیم، از این که هر رفتار و سخنش وقار داشت، از این که وفادار بود، از او ممنونیم.
پورحیدری هرگز به اندازه بزرگیاش ارج گزارده نشد. ارج گزاردنهای امروز را به این هوا انجام دهیم که یادمان باشد وارستگی و وفاداری چه نقشها به کار ما میزند، چه اثرها در زمانه میگذارد.
چه بد که فرصت این بحث با پورحیدری از کف رفت، این که او چگونه این همه سال با مدیرانی که در باشگاه استقلال آجر روی آجر نگذاشتند و باشگاه را عاریه اداره کردند، سر سازگاری داشت؟ دوست دارم پاسخ این باشد که ایستاد و وانداد تا همه چیز را به آنها وانگذارد.
پورحیدری از مردان دیرپای فوتبال ایران بود، پیر و مرد کارش بود. عجب که هرگز به سنتی بودن و کهنگی اندیشهاش محکوم نشد، بیآنکه ادای روزآمد بودن درآورد. پورحیدری که هیشه نفوذ و قدرت درجه اولی در فوتبال ایران داشت، هرگز دربارهاش حس نکردیم به معنای منفیاش صاحب نفوذ است و کیابیایی برای خود راه انداخته است. هرگز ردپایی از او در بند و بست و ساخت و پاخت نبود و اتهامی و وصلهای به او نچسبید.
خوشا به آنها که تعلق خاطرشان به استقلال وامدار کنشها و سیاق رفتار پورحیدری است. خوشا به آنها که با پورحیدری استقلالی شدند و در او شأن و احساس و مسلکی را دیدند که در تیمشان میخواستند.
پورحیدری را با آرامش همیشگیاش و با خوی نجیبانهاش فراموش نخواهیم کرد. او بود که وفادار ماند و با حرفهاش زندگی کرد. پای عهد جوانیاش با استقلال ماند و در موفقیتها نقش پررنگی ایفا کرد اما مهمترین نقش پورحیدری در استقلال، فارغ از جامها و پیروزیها، آن شخصیت وارستهاش بود. پورحیدری بینیاز به هر عنوان و آوازهای از دنیا رفت. آنچه از او به جا ماند، خاطرات باشکوه و وارستگی و فرهی است. از این که با او سالهای سال فوتبال را تجربه کردیم، از این که هر رفتار و سخنش وقار داشت، از این که وفادار بود، از او ممنونیم.
پورحیدری هرگز به اندازه بزرگیاش ارج گزارده نشد. ارج گزاردنهای امروز را به این هوا انجام دهیم که یادمان باشد وارستگی و وفاداری چه نقشها به کار ما میزند، چه اثرها در زمانه میگذارد.
برچسبها: منصور پورحیدری استقلال تهران
اگر حوصله خواندن ندارید، برای شنیدن اخبار روز فوتبال از هرجای ایران با شماره 9099070330 تماس بگیرید.
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}