باشگاه یا بنگاه معاملات؟
باشگاهداری در ایران یک جریان آسیبپذیر است که مدیر و مربی و بازیکن کوچکترین مسئولیتی در قبال آن نمیپذیرند و باشگاه به محل معاملات بیش از توان اقتصادی باشگاه تبدیل شده است. یک بنگاه ورشکسته برای کارورزانی که منافع خود را حفظ کردهاند. اسپانسرها و کارگزارها به درآمدهای باشگاهها چنگ انداختهاند و از ناتوانی مالی باشگاه و موقعیت متزلزل مدیران بیشترین بهره را میبرند.
آنچه در فوتبال ایران میگذرد مجموعهای از روابط غیرحرفهای است. باشگاه درآمدهای آیندهاش را پیشخور میکند، کارگزار از موقعیت اقتصادی آشفته باشگاه بهره میبرد، اسپانسر معلوم نیست طی چه ضوابطی وعدههای بزرگ چند صد میلیاردی میدهد اما باشگاه در پرداختهای چند میلیاردی عاجز است، بازیکن میتواند به خواستههای باشگاه تن ندهد چون از روابط خارج از عرف درون باشگاه مطلع است، بازیکن حتی در حالیکه قرارداد دارد درخواست رقمهای بیشتر دارد. این دست خبرها در فوتبال ایران عادی و روزمره شدهاند اما تصویری از رابطه بازیکن و باشگاه را نشان میدهد: بازیکنان پرسپولیس در اعتراض به مدیریت باشگاه حاضر نیستند در مراسم اسپانسر شرکت کنند.
به شرط بازیکنان برای باشگاهها نیز دقت کنید. بازیکن برای باشگاه شرط میگذارد که هنگام جدایی با پرداخت رقمی ناچیز یا حتی بدون پرداخت حق انتقال به باشگاه، بتواند هرگاه دوست داشت جدا شود. باشگاه همواره در موقعیت بحران مالی است و هر شرطی را میپذیرد تا مدیرعامل قهرمان کانالهای هواداری در نقل و انتقالات باشد. این تصویر فوتبال ایران است، تصویری مخدوش از مدیریت و اتفاقاتی که آینده باشگاهداری را هولناک جلوه میدهد. نقل و انتقالات و وقایع آن این تصویر را واضحتر پیش چشم همه میگذارند، همانچه فوتبال ایران را نه فقط در آستانه بحرانهای مالی بزرگتر بلکه در آستانه فروریختن روابط حرفهای نشان میدهد.
باشگاه و بازیکن و مربی روابط منطقی حرفهای ندارند. زیادهخواهیها به عرف تبدیل شده و هر بار درخواست رقمهای بزرگتر از باشگاهها توسط کانالهای هواداری در رقابت جعلی با کانال هواداری حریف ترویج و عادیسازی میشود. بازیکنان و فعالان نقل و انتقالات روی این جریانهای هواداری مسلط هستند و میتوانند به قیمت یک آگهی، از مزایای آنها بهرهمند شوند. این روند باشگاهها را تحت فشار میگذارد و دو دلیل ناوارد بودن مدیران و منافع مالی افزایش رقم حجم معاملات فوتبال، مدیران را نیز با این جریان همراه میکند.
سلبریتیهای اطراف باشگاه که صاحب منافعی از کارگزاران شدهاند، همواره خود را در بازیهای پشت صحنه شرکت میدهند و در اینستاگرام ادای خیرخواهی درمیآورند. در این میان آنچه آسیب جبرانناپذیر میبیند باشگاه است که در انبوهی از روابط غیرحرفهای درهم تنیده گرفتار شده است. این به جریان رایج فوتبال ایران تبدیل شده و عوامل این بازی چون همچنان درآمدهایی برای خود متصور هستند به بازی ادامه میدهند و البته قابل پیشبینی است که بدهیها سر به فلک خواهد کشید و پرداختش خیلی زود به غیرممکن نزدیک میشود، اگرچه همین امروز نیز باشگاهها را درمانده کرده است.
آنچه در فوتبال ایران میگذرد مجموعهای از روابط غیرحرفهای است. باشگاه درآمدهای آیندهاش را پیشخور میکند، کارگزار از موقعیت اقتصادی آشفته باشگاه بهره میبرد، اسپانسر معلوم نیست طی چه ضوابطی وعدههای بزرگ چند صد میلیاردی میدهد اما باشگاه در پرداختهای چند میلیاردی عاجز است، بازیکن میتواند به خواستههای باشگاه تن ندهد چون از روابط خارج از عرف درون باشگاه مطلع است، بازیکن حتی در حالیکه قرارداد دارد درخواست رقمهای بیشتر دارد. این دست خبرها در فوتبال ایران عادی و روزمره شدهاند اما تصویری از رابطه بازیکن و باشگاه را نشان میدهد: بازیکنان پرسپولیس در اعتراض به مدیریت باشگاه حاضر نیستند در مراسم اسپانسر شرکت کنند.
به شرط بازیکنان برای باشگاهها نیز دقت کنید. بازیکن برای باشگاه شرط میگذارد که هنگام جدایی با پرداخت رقمی ناچیز یا حتی بدون پرداخت حق انتقال به باشگاه، بتواند هرگاه دوست داشت جدا شود. باشگاه همواره در موقعیت بحران مالی است و هر شرطی را میپذیرد تا مدیرعامل قهرمان کانالهای هواداری در نقل و انتقالات باشد. این تصویر فوتبال ایران است، تصویری مخدوش از مدیریت و اتفاقاتی که آینده باشگاهداری را هولناک جلوه میدهد. نقل و انتقالات و وقایع آن این تصویر را واضحتر پیش چشم همه میگذارند، همانچه فوتبال ایران را نه فقط در آستانه بحرانهای مالی بزرگتر بلکه در آستانه فروریختن روابط حرفهای نشان میدهد.
باشگاه و بازیکن و مربی روابط منطقی حرفهای ندارند. زیادهخواهیها به عرف تبدیل شده و هر بار درخواست رقمهای بزرگتر از باشگاهها توسط کانالهای هواداری در رقابت جعلی با کانال هواداری حریف ترویج و عادیسازی میشود. بازیکنان و فعالان نقل و انتقالات روی این جریانهای هواداری مسلط هستند و میتوانند به قیمت یک آگهی، از مزایای آنها بهرهمند شوند. این روند باشگاهها را تحت فشار میگذارد و دو دلیل ناوارد بودن مدیران و منافع مالی افزایش رقم حجم معاملات فوتبال، مدیران را نیز با این جریان همراه میکند.
سلبریتیهای اطراف باشگاه که صاحب منافعی از کارگزاران شدهاند، همواره خود را در بازیهای پشت صحنه شرکت میدهند و در اینستاگرام ادای خیرخواهی درمیآورند. در این میان آنچه آسیب جبرانناپذیر میبیند باشگاه است که در انبوهی از روابط غیرحرفهای درهم تنیده گرفتار شده است. این به جریان رایج فوتبال ایران تبدیل شده و عوامل این بازی چون همچنان درآمدهایی برای خود متصور هستند به بازی ادامه میدهند و البته قابل پیشبینی است که بدهیها سر به فلک خواهد کشید و پرداختش خیلی زود به غیرممکن نزدیک میشود، اگرچه همین امروز نیز باشگاهها را درمانده کرده است.
برچسبها: استقلال تهران باشگاه
اگر حوصله خواندن ندارید، برای شنیدن اخبار روز فوتبال از هرجای ایران با شماره 9099070330 تماس بگیرید.
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}