«من هرگز پیشنهادی را رد نکردم چون پیشنهادی به من نرسید.» این عبارت در استوری اکانت رسمی آندره‌آ استراماچونی همه چیز را درباره ادعاهای مدیریت باشگاه استقلال روشن کرد. باشگاه استقلال مدت‌هاست مهم‌ترین دستاوردش سردرگمی است. در مقابل وقایع این باشگاه هر موضعی که داشته باشید، می‌توانید به سردرگمی معترض شوید، به این آشفتگی بی‌پایان که استقلال را در حساس‌ترین روزهای فصل در نقل و انتقالات و لیگ قهرمانان آسیا دچار مسأله‌های بحران‌ساز کرده است.

اگر با هشتگ استراماچونی را برگردانید هوادار استقلال هستید، یا اگر معتقدید که سعادتمند باید با کنترل و مدیریت اوضاع به قراردادش با فرهاد مجیدی متعهد می‌ماند و دست‌کم تا برگزاری مرحله گروهی لیگ قهرمانان با سرمربی ادامه می‌داد و جو را به سوی استعفای مجیدی پیش نمی‌برد، یا اگر هر جریان و تصمیمی را در استقلال نقد یا تمجید می‌کنید اما یک موضوع در این باشگاه مایه حیرت است، حجم زیادی از سردرگمی عامدانه. استقلال از روزی که خبر سفر سعادتمند به ایتالیا پیچید تا امروز که استراماچونی از دریافت نکردن پیشنهاد حرف زد، خودش نمی‌داند با خودش چکار می‌کند. هر لحظه خبر و شایعه‌ای از این باشگاه به گوش می‌رسد و استقلال توان مدیریت این وضعیت را ندارد. درباره استراماچونی ده‌ها یا شاید صدها خبر خوانده‌ایم.

در یک خبر او بازمی‌گردد، در خبر بعدی مذاکره‌ای انجام نشده است، در خبر بعدی فردا صبح راهی تهران است، در خبری دیگر پرونده بسته شده و راهی برای توافق نیست. باشگاه استقلال با تعمد، تماشاگر این جریان خبرسازی و شایعه‌سازی است. انگار که در چنین فضایی می‌تواند روزها را بگذراند. شفافیت و صداقت درباره روند مذاکره با استراماچونی یا وکلایش هیچ جایی در این فضای خسته‌کننده و مضحک نداشت. باشگاه هیچ کوششی برای بروز رفتار حرفه‌ای در پروژه انتخاب سرمربی جدید ندارد و میان خبرها و شایعه‌ها دست و پا می‌زند تا راه بقای مدیریت پیدا شود. دست‌ساز بودن فضای حاکم بر شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های هواداری، بی‌تجربگی توأم با منفعت‌طلبی ژورنالیستی این صفحات و کانال‌ها و کوشش مدیران درگیر با موضوع برای اثرگذاری بر این جریان‌ها، فضایی زننده و دور از شأن برای یک باشگاه ساخته است.

همه چیز بیشتر به یک بذله‌گویی و لودگی شباهت دارد تا تصمیم و مدیریت، تا خبررسانی یا هر چه. در روزهایی که اخبار بازگشت استراماچونی مطرح بود، هر دم خبر دیگری هم رسید، یک روز مذاکره با علی دایی، روز دیگر شایعه مذاکره با الکس نوری و فریدون زندی. شایعه کوشش قلعه‌نویی برای بازگشت به استقلال که با انتخاب تیم جدید توسط قلعه‌نویی، او خودش را از این بازی خلاص کرد. همه این جریان‌ها و بازی‌ها هرگز از سوی باشگاه استقلال با ارائه اخبار و اطلاعات دقیق کنترل نشد، بلکه باشگاه از دامن زدن به آنها ابایی نداشت.از روزی که خبر مذاکره با استراماچونی برای تخفیف را شنیدیم تا خبر مذاکره برای بازگشت و خبر بی‌اعتباری این مذاکرات و طرح نام استراماچونی برای گذراندن نقل و انتقالات تابستانی بدون سرمربی و حالا طرح خبر مذاکره با الکس نوری، فقط روزها گذشته‌اند و باشگاه استقلال در رفتار رسانه‌ای بی‌معنایش، مشتی خبر بدون منبع روشن تحویل مخاطب داد.