اما و اگرهای قهرمان - یوونتوس
نوایی تکراری در ایتالیا باز هم طنینانداز شد و یک بار دیگر ناقوسها در سرزمین چکمه با محوریتِ تورین به صدا درآمدند؛ جایی یوونتوس با برتری دو بر صفر برابر سمپدوریا، سرانجام توانست به نهمین اسکودتو پیاپی خود دست یابد و سیوششمین قهرمانی خود در سریآ ایتالیا را جشن بگیرد. رکوردی که معادل مجموع تعداد قهرمانیهای غولهای قرمز و آبیِ شهر میلان است؛ تیمهایی که هر کدام ۱۸ قهرمانی به دست آوردهاند و پس از بیانکونری پرافتخارترین تیمهای ایتالیا محسوب میشوند.
پیش از شیوع ویروس «کوئید ۱۹» و تعطیلی اجباری مسابقات در ایتالیا، به نظر میرسید که فصل جاری سریآ بسیار پرهیجانتر و البته رقابتیتر از گذشته پیگیری خواهد شد اما لغزش عجیب و دور از انتظار لاتسیو و اینتر پس از شروع مجدد بازیها، باعث شد تا یوونتوس حتی با وجود کسب شش پیروزی از ده دیدار اخیرش، باز هم پیش از فرا رسیدنِ هفته پایانی، به جامِ قهرمانی بوسه بزند.
اما چند سوال در این میان در ذهنها بیپاسخ مانده است: آیا این قهرمانی چیزی جدید بود؟ آیا به سختی به دست آمد؟ آیا غیر از اینست که ثروتمندترین تیم لیگ به لطف قدرت مالی مالکینش بهترین ترکیب و بازیکنان را کنار هم جمع کرده؟
البته در بوندسلیگا، لوشامپیونه و تا حدودی در لالیگا نیز قصه مشترکی جریان دارد. بله؛ این فوتبال اکنون دیگر از قالب کلاسیک خارج شده و در دنیای مدرن مشغولِ یکهتازی است. بایرن مونیخ، پاریسنژرمن، رئال مادرید و یوونتوس همگی قهرمان شدند ولی از یاد نبرید که همگی در این فصل با مشکلات خاص خود دست به گریبان بودند. همگی ماهها، هفتهها، روزها و ساعتهایی را پشت سر گذاشتند که شک و تردید در خصوصشان به شدت افزایش یافته بود و آنها حتی در مقطعی به زمین سفت نیز خوردند. در واقع به هیچ عنوان نمیتوان «موفقیت» را برای آنها «اجتنابناپذیر» خواند اما بگذارید بیش از این حرف را در لفافه نپیچیم؛ یکی از عادیترین اتفاقات در فوتبال مدرنِ امروزی، موفقیتِ همین غولهاست. باشگاههای بزرگی که در حتی بدترین فصول خود نیز این توانایی را دارند که به عنوان قهرمانی دست پیدا کنند. یا به بیانی سادهتر؛ باشگاههای کوچک یارای رقابت با غولها را ندارند.
البته باواریاییها میتوانند به دوران گذار خود زیر نظر «هانسی فلیک» اشاره کنند، کهکشانیها نیز میتوانند به این نکته ببالد که «زینالدین زیدان» استحکام دفاعی قابل قبولی را در تیم تحت رهبریاش ایجاد کرده. میلیونرهای پاریسی هم پس از چهار سال برای نخستین بار به یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسیدهاند و مشتاقند تا رویایی اروپایی خود را پی بگیرند. یوونتوس اما چه؟ تیمی با ترکیبی بدون تعادل و یک مربی که روشهایش در بهترین حالتها، برای بازیکنان عجیب و غریب و بعضا حتی غیر قابل قبول است.
تقصیر یوونتوس نیست که لاتسیو در مسیر کسب قهرمانی این فصل لغزیده، تقصیر یوونتوس نیست که اینتر بیثبات عمل کرده. بله تقصیر بانوی پیر نیست که خزانهاش نسبت به رقیبان پرپولتر است. اما قطعاً تقصیر آنهاست که هواداران این امر را دیگر یک رویداد تکراری و بیهیجان میبینند چرا که این قهرمانی بیشتر از فتح یک جام با اتکا به روحیه مبارزهطلبی، گرفتنِ یک عکس یادگاری از روی عادت و طبق روالِ همیشگی بود. شما اگر «کریستیانو رونالدو» را در تیم خود دارید، حتی اگر آن رونالدو همانند سابق فرز نباشد، باز هم وزنهای قابل اتکا در ترکیبتان دارید که به هر شکلی برای شما گلزنی میکند. ستارهای که البته در طول سال نقاط نقصش برای کارشناسان بیشتر و بیشتر نمایان شد.
حضور کریس در ترکیب اصلی علیرغم تمام نبوغ و استعدادش، همیشه با عوارض جانبی نیز همراه بوده؛ او حریف را تعقیب نمیکند، حریفان را تحت فشار نمیگذارد، بیشتر به خود و موفقیتهای شخصیاش میاندیشد تا مصلحتِ تیم. تمامی این موارد چیزهاییست که در مادرید به امری عادی تبدیل شده بود. جایی که تواناییهایش در امر گلزنی، او را به مهرهای گرانقدر و بدون جایگزین تبدیل کرده بود. از این رو اصلاً تعجببرانگیز نیست که او چنین سناریویی را در تورین نیز روی صحنه ببرد. با این تفاوت که در این شهر انتظارات از مرد پرتغالی، تنها به فتح لیگ محدود نمیشود. در این شهر همه از فوقستاره، قهرمانی اروپا میخواهند. هدفی که با سد محکمی به نام «عدم تناسب فکری رونالدو با ساری» مواجه خواهد شد.
یووه به کسب همه چیز در ایتالیا عادت کرده و تنها کسب قهرمانی در قله فوتبال اروپا یعنی لیگ قهرمانان میتواند این یکنواختی را بر هم بزند. ساری قرار بود تا سبکی مدرن به تیم تزریق کند تا سیاهوسفیدها به هدفشان نزدیکتر شوند اما آن فوتبال شناور و پرفشاری که ناپولیِ تحتِ هدایتِ ساری ارائه میکرد، به هیچ عنوان با سبکِ بازی رونالدو مطابقت ندارد.
در این فصلِ سریآ، فوتبالِ روان و تماشاگرپسند تا حدودی توسط تیمهای لاتسیو و آتالانتا ارائه شد. تیم فوقالعاده «جیانپیرو گاسپرینی» امسال توانست همان رتبه سوم فصل گذشته خود را تکرار کند؛ البته آنها فصل گذشته در حالی سوم شدند که ۲۱ امتیاز کمتر از یووه داشتند، اختلافی که در این فصل بیش از ۵۹ درصد کاهش یافته است. موفقیت آتالانتا در این فصل به طور قطع به حضور در مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا برمیگردد؛ جایی که میتوانند موفقترین فصل تاریخشان را رویاییتر کنند.
آتالانتا اثبات کرد که این «فلسفه» و «منطق» است که باعث پیشرفت یک تیم میشود؛ تیمی با ترکیبی کوچک اما بسیار هماهنگ و مترکز روی اهداف که حتی با مصدومیت یک یا دو مهره کلیدی نیز پا پس نمیکشد. خصوصیتی که نمیتوان در خصوص یوونتوس آن را به زبان آورد. یووهای که باید دریابد گاهی اوقات بهرهمندی از امثال رونالدو، دیبالا، دلیخت و دیگر ستارگان، بهترین منطقِ موجود نیست. تیمی که باید درک کند فوتبال تنها به جمع کردن مشتی ستاره بزرگ محدود نمیشود و باید فلسفهای داشت برای پیشرفت، برای پیشبرد اهداف، برای فرار کردن از تکراری شدن
پیش از شیوع ویروس «کوئید ۱۹» و تعطیلی اجباری مسابقات در ایتالیا، به نظر میرسید که فصل جاری سریآ بسیار پرهیجانتر و البته رقابتیتر از گذشته پیگیری خواهد شد اما لغزش عجیب و دور از انتظار لاتسیو و اینتر پس از شروع مجدد بازیها، باعث شد تا یوونتوس حتی با وجود کسب شش پیروزی از ده دیدار اخیرش، باز هم پیش از فرا رسیدنِ هفته پایانی، به جامِ قهرمانی بوسه بزند.
اما چند سوال در این میان در ذهنها بیپاسخ مانده است: آیا این قهرمانی چیزی جدید بود؟ آیا به سختی به دست آمد؟ آیا غیر از اینست که ثروتمندترین تیم لیگ به لطف قدرت مالی مالکینش بهترین ترکیب و بازیکنان را کنار هم جمع کرده؟
البته در بوندسلیگا، لوشامپیونه و تا حدودی در لالیگا نیز قصه مشترکی جریان دارد. بله؛ این فوتبال اکنون دیگر از قالب کلاسیک خارج شده و در دنیای مدرن مشغولِ یکهتازی است. بایرن مونیخ، پاریسنژرمن، رئال مادرید و یوونتوس همگی قهرمان شدند ولی از یاد نبرید که همگی در این فصل با مشکلات خاص خود دست به گریبان بودند. همگی ماهها، هفتهها، روزها و ساعتهایی را پشت سر گذاشتند که شک و تردید در خصوصشان به شدت افزایش یافته بود و آنها حتی در مقطعی به زمین سفت نیز خوردند. در واقع به هیچ عنوان نمیتوان «موفقیت» را برای آنها «اجتنابناپذیر» خواند اما بگذارید بیش از این حرف را در لفافه نپیچیم؛ یکی از عادیترین اتفاقات در فوتبال مدرنِ امروزی، موفقیتِ همین غولهاست. باشگاههای بزرگی که در حتی بدترین فصول خود نیز این توانایی را دارند که به عنوان قهرمانی دست پیدا کنند. یا به بیانی سادهتر؛ باشگاههای کوچک یارای رقابت با غولها را ندارند.
البته باواریاییها میتوانند به دوران گذار خود زیر نظر «هانسی فلیک» اشاره کنند، کهکشانیها نیز میتوانند به این نکته ببالد که «زینالدین زیدان» استحکام دفاعی قابل قبولی را در تیم تحت رهبریاش ایجاد کرده. میلیونرهای پاریسی هم پس از چهار سال برای نخستین بار به یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسیدهاند و مشتاقند تا رویایی اروپایی خود را پی بگیرند. یوونتوس اما چه؟ تیمی با ترکیبی بدون تعادل و یک مربی که روشهایش در بهترین حالتها، برای بازیکنان عجیب و غریب و بعضا حتی غیر قابل قبول است.
تقصیر یوونتوس نیست که لاتسیو در مسیر کسب قهرمانی این فصل لغزیده، تقصیر یوونتوس نیست که اینتر بیثبات عمل کرده. بله تقصیر بانوی پیر نیست که خزانهاش نسبت به رقیبان پرپولتر است. اما قطعاً تقصیر آنهاست که هواداران این امر را دیگر یک رویداد تکراری و بیهیجان میبینند چرا که این قهرمانی بیشتر از فتح یک جام با اتکا به روحیه مبارزهطلبی، گرفتنِ یک عکس یادگاری از روی عادت و طبق روالِ همیشگی بود. شما اگر «کریستیانو رونالدو» را در تیم خود دارید، حتی اگر آن رونالدو همانند سابق فرز نباشد، باز هم وزنهای قابل اتکا در ترکیبتان دارید که به هر شکلی برای شما گلزنی میکند. ستارهای که البته در طول سال نقاط نقصش برای کارشناسان بیشتر و بیشتر نمایان شد.
حضور کریس در ترکیب اصلی علیرغم تمام نبوغ و استعدادش، همیشه با عوارض جانبی نیز همراه بوده؛ او حریف را تعقیب نمیکند، حریفان را تحت فشار نمیگذارد، بیشتر به خود و موفقیتهای شخصیاش میاندیشد تا مصلحتِ تیم. تمامی این موارد چیزهاییست که در مادرید به امری عادی تبدیل شده بود. جایی که تواناییهایش در امر گلزنی، او را به مهرهای گرانقدر و بدون جایگزین تبدیل کرده بود. از این رو اصلاً تعجببرانگیز نیست که او چنین سناریویی را در تورین نیز روی صحنه ببرد. با این تفاوت که در این شهر انتظارات از مرد پرتغالی، تنها به فتح لیگ محدود نمیشود. در این شهر همه از فوقستاره، قهرمانی اروپا میخواهند. هدفی که با سد محکمی به نام «عدم تناسب فکری رونالدو با ساری» مواجه خواهد شد.
یووه به کسب همه چیز در ایتالیا عادت کرده و تنها کسب قهرمانی در قله فوتبال اروپا یعنی لیگ قهرمانان میتواند این یکنواختی را بر هم بزند. ساری قرار بود تا سبکی مدرن به تیم تزریق کند تا سیاهوسفیدها به هدفشان نزدیکتر شوند اما آن فوتبال شناور و پرفشاری که ناپولیِ تحتِ هدایتِ ساری ارائه میکرد، به هیچ عنوان با سبکِ بازی رونالدو مطابقت ندارد.
در این فصلِ سریآ، فوتبالِ روان و تماشاگرپسند تا حدودی توسط تیمهای لاتسیو و آتالانتا ارائه شد. تیم فوقالعاده «جیانپیرو گاسپرینی» امسال توانست همان رتبه سوم فصل گذشته خود را تکرار کند؛ البته آنها فصل گذشته در حالی سوم شدند که ۲۱ امتیاز کمتر از یووه داشتند، اختلافی که در این فصل بیش از ۵۹ درصد کاهش یافته است. موفقیت آتالانتا در این فصل به طور قطع به حضور در مرحله یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا برمیگردد؛ جایی که میتوانند موفقترین فصل تاریخشان را رویاییتر کنند.
آتالانتا اثبات کرد که این «فلسفه» و «منطق» است که باعث پیشرفت یک تیم میشود؛ تیمی با ترکیبی کوچک اما بسیار هماهنگ و مترکز روی اهداف که حتی با مصدومیت یک یا دو مهره کلیدی نیز پا پس نمیکشد. خصوصیتی که نمیتوان در خصوص یوونتوس آن را به زبان آورد. یووهای که باید دریابد گاهی اوقات بهرهمندی از امثال رونالدو، دیبالا، دلیخت و دیگر ستارگان، بهترین منطقِ موجود نیست. تیمی که باید درک کند فوتبال تنها به جمع کردن مشتی ستاره بزرگ محدود نمیشود و باید فلسفهای داشت برای پیشرفت، برای پیشبرد اهداف، برای فرار کردن از تکراری شدن
برچسبها: قهرمان سری آ یوونتوس
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}