خداداد عزیزی، علی کریمی، مهرداد میناوند، سهراب بختیاری‌زاده، محمدرضا مهدوی، محمد نوازی، حسین کاظمی، جواد کاظمیان و... بازیکنانی بودند که در این دیدار خیریه به زمین رفتند. در همین ارتباط گپ و گفتی با خداداد عزیزی داشتیم که در زیر از نظرتان می‌گذرد:

*خدا قوت، کار بزرگی کردید. همین که به غرب کشور رفتید و به مردم زلزله‌زده روحیه دادید، جای تقدیر دارد.

وظیفه‌مان بود. کار خاصی نکردیم. امیدوارم توانسته باشیم به اندازه ۲ ساعت کاری کنیم این مردم نازنین غم بزرگ خود را فراموش کنند.

*نیاز اصلی زلزله‌زدگان چه بود؟

کانکس و سیستم گرمایشی، نیاز اصلی مردم زلزله‌زده بود. در آن سرمای هوا بیشتر چادر دیدیم که اصلاً مناسب چنین آب و هوایی نیست. به نظر می‌رسد اوایل زلزله غرب کشور یکسری‌ها داغ بودند و وعده‌هایی دادند اما به مرور سرد شدند. چشم مردم زلزله‌زده به دولت و هموطنان است. متأسفانه شرایط چندان خوب نیست و سرما کودکان، افراد مسن و بانوان را اذیت می‌کند.

*علی کریمی که کنار شما بود،‌ به خاطر همین مشکلات آن پست احساسی را در صفحه شخصی‌اش منتشر کرد؟

ببینید مردم ناراحت بودند. اغلب نالان بودند و انتظار کمک داشتند. گفتم که متأسفانه آن کمک لازم به زلزله‌زدگان نشده است. خدمت دکتر روحانی و دولت محترم می‌گویم که مردم سرپل‌ذهاب گناه دارند.

* اتفاقی افتاد که در ذهن شما بماند؟

آقایی نزد من آمد که دختر، پسر و همسرش را در زلزله از دست داده بود و می‌گفت به عشق دیدن شما آمدم اینجا. خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم. طرف می‌گفت مردم و هموطنان خیلی لطف کردند اما از دولت گله داریم و... خلاصه آن که وضع خراب بود. آن چیزی که از تلویزیون نشان داده می‌شود با آنچه ما دیدیم، ‌واقعاً فرق می‌کند. زلزله غرب کشور همه چیز را به ویژه در سرپل‌ذهاب و روستاهای اطراف آن تخریب کرده است. سپاه پاسداران مشغول است و کار می‌کند اما یک عزم ملی لازم است. دولت باید همه هم و غم خود را روی کمک به این مردم زلزله‌زده بگذارد. شعار مردم غرب کشور «تشکر هموطن» بود و این خیلی معنا می‌تواند برای دولت داشته باشد.

*قرار بود بعد از مدت‌ها علی کریمی و علی دایی کنار هم بازی کنند اما باز هم این اتفاق نیفتاد. چرا؟

هم علی دایی و هم علی کریمی آدم‌های خوبی هستند. قرار بود در مشهد با روسیه بازی دوستانه داشته باشیم و زنگ زدم به دایی و گفتم علی‌ داداش! این بازی به نفع زلزله‌زدگان است و علی کریمی هم می‌آید. دایی گفت کاری ندارم. علی هم باشد، ‌او ملی‌پوش بوده است. به علی کریمی هم گفتم علی دایی حضور دارد و مشابه همین حرف را زد. قرار بود در مشهد به نفع زلزله‌زدگان بازی کنیم اما آن دیدار نمادین کنسل شد. این بار هم خودم با دایی تماس گرفتم و گفتم می‌خواهیم به سرپل‌ذهاب برویم و مراسمی آنجا داریم. عین جمله‌اش را می‌گویم که به من گفت؛ پنج‌شنبه با سایپا ۲ جلسه تمرین داریم و این مرتبه مرا معاف کن! دفعه بعد هر جا گفتی، می‌آیم و بازی می‌کنم. من هم دیگر اصرار نکردم...

*البته علی دایی هم خیلی در ماجرای زلزله کرمانشاه زحمت کشید.

بله، حتی به من گفت ۲، ۳ روز بعد مراسمی دارد و باید به کرمانشاه برود. به هر حال از همه بچه‌ها ممنونم که لطف کردند و با تماس من آمدند. شما نمی‌دانید من شب پنج‌شنبه فقط ۲ ساعت خوابیدم. پرواز ما به کرمانشاه ساعت ۶:۴۵ صبح پنج‌شنبه بود. به همه گفتیم ساعت ۵:۴۵ به فرودگاه بیایند و به هر حال باید همگی ساعت ۴:۳۰ بیدار می‌شدیم. از آنجا با یک ساعت تأخیر به کرمانشاه پرواز کردیم و ساعت ۸:۴۵ رسیدیم کرمانشاه. بعد هم ۲ ساعت و خرده‌ای زمینی به سرپل‌ذهاب رفتیم و روز پرفشار اما خوب و راضی‌کننده‌ای بود. خدا را شکر می‌کنم که ذره‌ای توانستیم به هموطنان عزیزمان در غرب کشور امید و روحیه بدهیم.

*شنیدیم مردم زلزله‌زده و فوتبال‌دوست با دیدن امثال شما خیلی خوشحال شدند.

با یکسری از پزشکان که صحبت می‌کردیم، می‌گفتند یکی از بهترین اتفاقات پس از زلزله غرب کشور رقم خورد. مردم پس از زلزله نیاز به بازسازی روحی و روانی دارند. بسیاری عزیزان و خانواده خود را از دست دادند. منزل و کاشانه خود را از دست دادند و باز هم خدا را شکر می‌کنم حداقل ۲ ساعت شور و نشاط به این مردم مظلوم و نازنین دادیم.

*جمع کردن یک تیم از هم‌نسلان خودتان کار راحتی نیست. اگر بخواهید یک تیم منتخب ۱۱ نفره از دوران خودتان بچینید، چه کسانی را دعوت می‌کنید؟

باور کنید خیلی سخت است، خیلی!

*حالا فرض کنید به یک مسابقه گل کوچک دعوت شدید. می‌توانید ۳ نفر را بردارید. این ۳ نفر چه کسانی هستند؟

من همیشه از ۴ بازیکن اسم می‌برم. البته احترام خاصی برای همه همبازیانم و نسل‌های گذشته و فعلی قائلم. با این حال من احمدرضا عابدزاده، کریم باقری، علی دایی و علی کریمی را برمی‌دارم.

*ولی کریم باقری که گل کوچک‌باز نیست!

باور کنید هنوز هم فوق‌العاده است. کریم از هر جایی گیرش می‌آمد، شوت می‌زد. مثل دوران بازی! پنج‌شنبه هم از همه جای زمین شوت زد و شاید بیشتر از تمام دوران بازی‌اش! به او گفتم تو از تبریز هم توپ گیرت بیاید، شوت می‌کنی و... خلاصه آن که کریم اصلاً پاس نمی‌داد.

*آماده‌ترین همبازی شما چه کسی بود؟

بنویسید مهرداد میناوند!

*جدی؟!

بله، میناوند اینجا، میناوند آنجا، میناوند همه‌جا! هم از لحاظ روحی و روانی و هم فنی فراتر از انتظار بود.

*به عنوان سؤال آخر، چه زمانی علی کریمی و علی دایی در یک تیم و یک بازی خیرخواهانه پا به توپ می‌شوند؟

لطفاً این بحث را کش ندهید! بگذارید هر دو در آرامش باشند.

*اتفاقاً ما اصلاً به این بحث دامن نزدیم. این سؤال طرفداران دایی و کریمی است.

به نظرم برخی آدم‌های خودشیرین میانه دایی و کریمی را خراب‌تر کردند. این دو اصلاً قهر نیستند که بخواهند آشتی کنند. آن‌قدر برخی افراد خودشیرینی کرده و بحث آشتی دادن این دو نفر را مطرح کردند که یک مقدار کار مشکل شد. مطمئن باشید این دو قهر نیستند و فقط اختلاف سلیقه دارند.