بیرانوند : مهدی طارمی ببخشید !
دروازه بان تیم ملی ایران و پرسپولیس که پیش از این نیز در یکی از برنامه های تلویزیونی در رابطه با گذشته و زندگی خود به صحبت پرداخته بود، شب گذشته نیز در برنامه خندوانه حضور پیدا کرد و با رامبد جوان به گفتگو پرداخت.
او که به همراه پسرش، طاها در برنامه خندوانه حضور پیدا کرده بود، با دست گرفتن برنامه و خواندن آواز و خاطره گویی و شیطنت های خاص خودش، گفتگویی جذاب را با رامبد جوان به یادگار گذاشت. بخش هایی از این مصاحبه را بخوانید:
بدون اینکه به کسی بگویم به تهران آمدم
فکر می کنم خیلی از بینندگان و مخاطبان از گذشته من اطلاع دارند، من زندگی سختی داشتم، من به فوتبال علاقه داشتم و به خاطر عشقی که به این ورزش داشتم بدون اینکه بخواهم به کسی اطلاع دهم راهی تهران شدم، شاید باور نکنید اما حتی من کرایه ماشین برای سفر نداشتم و از یکی از آشنایان پولی قرض کردم و به تهران آمدم، اینجا هم جایی برای زندگی نداشتم.
به خاطر جای خواب به کارواش و پیتزا فروشی رفتم
عمه ام در تهران زندگی می کرد اما نمی شد همیشه آنجا باشم، بعد از سه چهار ماه به دلیل اینکه جای خواب نداشتم تصمیم گرفتم در پیتزا فروشی و کارواش کار کنم، من افتخار این را داشتم که رفتگری هم کنم، همه این کارها را کردم تا جایی برای خواب داشته باشم و بتوانم به فوتبال برسم.
خوراکم ماشین های شاسی بلند بود
بهرحال اگر در دوران قدیم بود شاید اینقدر عذاب نمی کشیدم اما به دلیل اینکه در سال های اخیر این اتفاق افتاد سختی هم برای من زیاد شد، (او در این لحظه به خاطره جالبی اشاره می کند) در کارواش خوراک من این بود که بخواهم ماشین های شاسی بلند را بشورم! چون قدم بلند بود یک دست می کشیدم و سقف ماشین را می شستم! (خنده حضار) خانواده ام از هیچکدام از کارهای من اطلاع نداشتند، تا اینکه من به تیم نوجوانان نفت رسیدیم و سال ها برای آنها بازی کردم، از تیم ملی نوجوانان نیز تا الان از دروازه تیم ملی حفاظت کردم.
از خط حمله به دروازه رسیدم
من در ابتدا فوروارد بودم، ابتدا در یکی از تمرینات مان دروازه بان مصدوم شد و من جای او به دروازه رفتم، یکی از بازیکنان شوتی زد و من خودم را پرت کردم و توپ را مهار کردم، پس از آن مربی مان گفت از جایت تکان نخور و درون دروازه بمان، من هم از همانجا به دروازه بانی روی آوردم.
پژمان و سیدجلال، دائم من را می زدند
بازی در خط حمله بسیار سخت است، به آنها فشار زیادی وارد می شود، در تیم ملی و در تمرینات پیش از دیدار برابر قطر، آقای کی روش من را به فوروارد بلند قامت قطری تشبیه کرد و به مدافعان گفت اجازه ندهند من سر بزنم، باور کنید پژمان منتظری و سیدجلال حسینی پشت گردن من را کبود کردند، آنها سفت و سخت به مهار من پرداختند. آنجا فهمیدم یک فوروارد چقدر اذیت می شود و چقدر کتک می خورد.
مسئولیت در پرسپولیس سنگین است
پیش از هر بازی استرس زیادی دارم، قبلا که در تیم نفت بودم بعد از هر برد یک هفته خوشحالی می کردم اما اکنون در پرسپولیس اصلا این اتفاق نمی افتد، اگر بخواهم خوشحالی کنم هم فقط تا ساعت 12 شب، از فردای بازی باید همه چیز را کنار بگذاریم و روی بازی بعدی تمرکز کنیم. حجم انتظارات بالاست و به همین دلیل مسئولیت سنگینی روی شانه های بازیکنان است.
خاطره جالب از علی علیپور
بیرانوند در این لحظه از برنامه به بیان خاطره جالبی پرداخت: پس از بازی برابر پیکان در رختکن بودیم که علی علیپور گریه اش گرفت، او به عنوان یک مهاجم مسئولیت سنگینی روی دوش خود احساس می کرد و فشار بازی ها او را به شدت اذیت کرده بود، برای مان در رختکن پیتزا آوردند و به بازیکنان دادند، علیپور همینطور که پیتزا و نوشابه اش را گرفت در حالی که به شدت مشغول گریستن بود گفت من نوشابه مشکی نمی خورم، به من نوشابه نارنجی بدهید، به جای پیتزا گوشت هم به من پیتزا معمولی بدهید! این درخواست او در آن شرایط بسیار جالب و خنده دار بود.
مهدی طارمی ببخشید
پست دروازه بانی با حضور در خط حمله بسیار متفاوت است، شما اگر دروازه بان باشید و 10 ضربه پنالتی در یک بازی مهار کنید اما یک سوتی بدهید و گلی دریافت کنید، دیگران می گویند ای بابا بیرانوند سوتی داد و گل خوردیم! کسی نمی گوید که شما 10 ضربه پنالتی هم دفع کردید. اما اگر مهاجمی 10 فرصت را خراب کند و تنها یکی از آنها را تبدیل به گل کند، همه می گویند با گل طارمی بازیکن برنده شدیم، دیگر از موقعیت های از دست رفته چیزی نمی گویند. البته منظور من مهدی نبود، او را مثال زدم، طارمی در بازی های اخیر خیلی حرص ما را آورد اما خداراشکر هنوز هم آقای گل فوتبال ایران است(او در این لحظه وقتی با اصرار رامبد جوان مبنی بر توضیح بیشتر روبرو شد گفت: اصلا من اشتباه کردم، مهدی جان ببخشید)
از همه بیشتر با امیری رفیقم
من با همه بازیکنان تیم رفیق هستم و البته در این میان بیشتر با همشهری ام یعنی وحید امیری رفیقم، ارتباطم با همه بازیکنان خوب است از جمله سه تفنگدار، یعنی کامیابی نیا، احمدزاده و مسلمان که همه می بینند چگونه به بازیکنان جوان کمک می کنند.
تنها رقیب ایران در گل نخوردن، انگلیس است
سال 95 سال فوق العاده ای برای من بود هم در تیم ملی و هم در پرسپولیس، خدا را شکر می کنم که توانستم خود را به اثبات برسانم، در رابطه با گل نخوردن در تیم ملی باید بگویم که همه بازیکنان در بسته نگه داشتن دروازه مان سهیم هستند، اکنون فکر می کنم تنها رقیب ایران در رقابت های مقدماتی جام جهانی که دروازه اش باز نشد تیم ملی انگلیس است.
قبل از بازی ها تصویرسازی می کنم
یک ساعت قبل از بازی ها، تصویرسازی می کنم، مثلا بازیکنان مهم شان را در نظر می گذرانم و پیش خودم حرکات مختلف خودم را تصویرسازی می کنم و به همین دلیل تلاش می کنم با تمرکز بالا در بازی حضور پیدا کنم.
هر فوتبالیستی می خواهد به سرخابی ها بپیوندد
اینکه می گویند من استقلالی بوده ام درست نیست، زمانی آقای منصوریان سر
او که به همراه پسرش، طاها در برنامه خندوانه حضور پیدا کرده بود، با دست گرفتن برنامه و خواندن آواز و خاطره گویی و شیطنت های خاص خودش، گفتگویی جذاب را با رامبد جوان به یادگار گذاشت. بخش هایی از این مصاحبه را بخوانید:
بدون اینکه به کسی بگویم به تهران آمدم
فکر می کنم خیلی از بینندگان و مخاطبان از گذشته من اطلاع دارند، من زندگی سختی داشتم، من به فوتبال علاقه داشتم و به خاطر عشقی که به این ورزش داشتم بدون اینکه بخواهم به کسی اطلاع دهم راهی تهران شدم، شاید باور نکنید اما حتی من کرایه ماشین برای سفر نداشتم و از یکی از آشنایان پولی قرض کردم و به تهران آمدم، اینجا هم جایی برای زندگی نداشتم.
به خاطر جای خواب به کارواش و پیتزا فروشی رفتم
عمه ام در تهران زندگی می کرد اما نمی شد همیشه آنجا باشم، بعد از سه چهار ماه به دلیل اینکه جای خواب نداشتم تصمیم گرفتم در پیتزا فروشی و کارواش کار کنم، من افتخار این را داشتم که رفتگری هم کنم، همه این کارها را کردم تا جایی برای خواب داشته باشم و بتوانم به فوتبال برسم.
خوراکم ماشین های شاسی بلند بود
بهرحال اگر در دوران قدیم بود شاید اینقدر عذاب نمی کشیدم اما به دلیل اینکه در سال های اخیر این اتفاق افتاد سختی هم برای من زیاد شد، (او در این لحظه به خاطره جالبی اشاره می کند) در کارواش خوراک من این بود که بخواهم ماشین های شاسی بلند را بشورم! چون قدم بلند بود یک دست می کشیدم و سقف ماشین را می شستم! (خنده حضار) خانواده ام از هیچکدام از کارهای من اطلاع نداشتند، تا اینکه من به تیم نوجوانان نفت رسیدیم و سال ها برای آنها بازی کردم، از تیم ملی نوجوانان نیز تا الان از دروازه تیم ملی حفاظت کردم.
از خط حمله به دروازه رسیدم
من در ابتدا فوروارد بودم، ابتدا در یکی از تمرینات مان دروازه بان مصدوم شد و من جای او به دروازه رفتم، یکی از بازیکنان شوتی زد و من خودم را پرت کردم و توپ را مهار کردم، پس از آن مربی مان گفت از جایت تکان نخور و درون دروازه بمان، من هم از همانجا به دروازه بانی روی آوردم.
پژمان و سیدجلال، دائم من را می زدند
بازی در خط حمله بسیار سخت است، به آنها فشار زیادی وارد می شود، در تیم ملی و در تمرینات پیش از دیدار برابر قطر، آقای کی روش من را به فوروارد بلند قامت قطری تشبیه کرد و به مدافعان گفت اجازه ندهند من سر بزنم، باور کنید پژمان منتظری و سیدجلال حسینی پشت گردن من را کبود کردند، آنها سفت و سخت به مهار من پرداختند. آنجا فهمیدم یک فوروارد چقدر اذیت می شود و چقدر کتک می خورد.
مسئولیت در پرسپولیس سنگین است
پیش از هر بازی استرس زیادی دارم، قبلا که در تیم نفت بودم بعد از هر برد یک هفته خوشحالی می کردم اما اکنون در پرسپولیس اصلا این اتفاق نمی افتد، اگر بخواهم خوشحالی کنم هم فقط تا ساعت 12 شب، از فردای بازی باید همه چیز را کنار بگذاریم و روی بازی بعدی تمرکز کنیم. حجم انتظارات بالاست و به همین دلیل مسئولیت سنگینی روی شانه های بازیکنان است.
خاطره جالب از علی علیپور
بیرانوند در این لحظه از برنامه به بیان خاطره جالبی پرداخت: پس از بازی برابر پیکان در رختکن بودیم که علی علیپور گریه اش گرفت، او به عنوان یک مهاجم مسئولیت سنگینی روی دوش خود احساس می کرد و فشار بازی ها او را به شدت اذیت کرده بود، برای مان در رختکن پیتزا آوردند و به بازیکنان دادند، علیپور همینطور که پیتزا و نوشابه اش را گرفت در حالی که به شدت مشغول گریستن بود گفت من نوشابه مشکی نمی خورم، به من نوشابه نارنجی بدهید، به جای پیتزا گوشت هم به من پیتزا معمولی بدهید! این درخواست او در آن شرایط بسیار جالب و خنده دار بود.
مهدی طارمی ببخشید
پست دروازه بانی با حضور در خط حمله بسیار متفاوت است، شما اگر دروازه بان باشید و 10 ضربه پنالتی در یک بازی مهار کنید اما یک سوتی بدهید و گلی دریافت کنید، دیگران می گویند ای بابا بیرانوند سوتی داد و گل خوردیم! کسی نمی گوید که شما 10 ضربه پنالتی هم دفع کردید. اما اگر مهاجمی 10 فرصت را خراب کند و تنها یکی از آنها را تبدیل به گل کند، همه می گویند با گل طارمی بازیکن برنده شدیم، دیگر از موقعیت های از دست رفته چیزی نمی گویند. البته منظور من مهدی نبود، او را مثال زدم، طارمی در بازی های اخیر خیلی حرص ما را آورد اما خداراشکر هنوز هم آقای گل فوتبال ایران است(او در این لحظه وقتی با اصرار رامبد جوان مبنی بر توضیح بیشتر روبرو شد گفت: اصلا من اشتباه کردم، مهدی جان ببخشید)
از همه بیشتر با امیری رفیقم
من با همه بازیکنان تیم رفیق هستم و البته در این میان بیشتر با همشهری ام یعنی وحید امیری رفیقم، ارتباطم با همه بازیکنان خوب است از جمله سه تفنگدار، یعنی کامیابی نیا، احمدزاده و مسلمان که همه می بینند چگونه به بازیکنان جوان کمک می کنند.
تنها رقیب ایران در گل نخوردن، انگلیس است
سال 95 سال فوق العاده ای برای من بود هم در تیم ملی و هم در پرسپولیس، خدا را شکر می کنم که توانستم خود را به اثبات برسانم، در رابطه با گل نخوردن در تیم ملی باید بگویم که همه بازیکنان در بسته نگه داشتن دروازه مان سهیم هستند، اکنون فکر می کنم تنها رقیب ایران در رقابت های مقدماتی جام جهانی که دروازه اش باز نشد تیم ملی انگلیس است.
قبل از بازی ها تصویرسازی می کنم
یک ساعت قبل از بازی ها، تصویرسازی می کنم، مثلا بازیکنان مهم شان را در نظر می گذرانم و پیش خودم حرکات مختلف خودم را تصویرسازی می کنم و به همین دلیل تلاش می کنم با تمرکز بالا در بازی حضور پیدا کنم.
هر فوتبالیستی می خواهد به سرخابی ها بپیوندد
اینکه می گویند من استقلالی بوده ام درست نیست، زمانی آقای منصوریان سر
برچسبها: بیرانوند طارمی
اگر حوصله خواندن ندارید، برای شنیدن اخبار روز فوتبال از هرجای ایران با شماره 9099070330 تماس بگیرید.
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}