فصل پیچیده لیگ برتر؛ زمستان در راه است
«بعد از بازی الکس فرگوسن به من زنگ زد و بهم تبریک گفت بابت پیروزی. اما من بهش گفتم که راضی نیستم، چون من هم پیروز شدن را میخواهم و هم نمایش هجومی خوب را.»
به گزارش "وورزش سه"، الکس فرگوسن بارها گفته بود که هیچ یک از کنفرانسهای مطبوعاتی فانخال را از دست نمیدهد. این جملات را هم فانخال در یکی از روزهای پاییز 2014 در یک کنفرانس مطبوعاتی پس از پیروز شدن در یکی از بازیها به زبان آورد؛ زمانی که تلاش میکرد به گفته خودش «فلسفهی فوتبالاش را در یونایتد جا بیاندازد.»
فانخال در همان جلسه مطبوعاتی گفت: «همه مربیان میخواهند پیروز شوند، اما گروهی از مربیان هم هستند که فقط پیروزی بر اساس استیل و فلسفه خاصشان، راضیشان میکند.» فانخال خودش را با آن ماجرایی که درباره تلفن سرالکس فرگوسن تعریف کرد، در گروه دوم قرار داد. کاری به ماجرای فانخال و اینکه موفق شد یک مربی از گروه «هم استیل، هم پیروزی» در یونایتد باشد یا نه، نداریم. تئوریای که فانخال مطرح کرده، ساده اما کاربردی است.
گروه اول، گروه دوم
در فصل جاری، منسیتی و آرسنال و تاتنهام و لیورپول تیمهایی هستند که مربیشان و فوتبالشان در گروه دوم قرار دارد؛ در دستهی «هم پیروزی، هم استیل بازی». چلسی و یونایتد اما در گروه اول قرار دارند؛ آنتونیو کونته و مورینیو مربیانی هستند که مهمترین کلمه در فوتبالشان، «سازماندهی» است. این کلمه در فوتبال کلوپ و گواردیولا و ونگر هم کلمه مهمی است، اما اینجا اولویتِ اهمیتِ کلمات مطرح است.
کونته فلسفهی فوتبالاش، به فوتبال هجومی نزدیک است؛ آنطور که در دو کتاب منتشر شده از کونته و مصاحبههای مختلفاش خواندهایم، ارایش مورد علاقه کونته 4-2-4 است؛ سیستمی با دو مهاجم مرکزی نزدیک به هم، و دو وینگر سریع و تکنیکی. ایتالیای کونته اما در یورو 2016 با گرایش دفاعی بازی میکرد، چلسی کونته در اوایل فصل جاری، با ارایش پایه 1-4-1-4 فوتبالی متعادل بازی میکرد و حالا 6 بازی است که چلسی با ارایش پایه 3-4-3 بازی میکند؛ 6 برد و 16 گل زده، بدون دریافت گل. این کارنامه چلسی است در 6 بازی اخیر.
پپ و عدد 35 روی جلد
با این همه، مورینیو و کونته در گروه اول قرار دارند؛ در گروه مربیانی که گرایشهای فوتبالشان، متناسب با شرایط محیطی، تا حد زیادی قابل تغییر است. مثال: اینکه سیتیِ گواردیولا با 35 درصد مالکیت توپ مقابل بارسلونا به پیروزی رسید، چنان عجیب و بیسابقه بود که فضای روی جلد چندین روزنامه اروپایی را فراگرفت؛ اما پیروز شدن با بازی دفاع-ضدحملهیی، مورینیو و کونته را روی جلد نمیبرد؛ چون این دو مربی نشان دادهاند که همیشه به دنبال «فوتبال مسلط» نیستند و متناسب با شرایط محیطی، جور دیگری هم بازی میکنند.
چرا این تئوری را باز کردم؟ چون تا پایان هفته نهم این فصل لیگ برتر، یعنی تا پایان حدود یک چهارم از فصل، جدول رده بندی شکل جالبی به خود گرفته بود: 4 تیمی که فوتبال «هم استیل، هم پیروزی» بازی میکنند، در رده اول تا چهارم بودند و دو مربی نخبهی دیگر که در گروه «سازماندهی و انعطاف براساس شرایط» قرار دارند؛ در رده های میانی جدول بودند. سیتیِ گواردیولا، لیورپولِ کلوپ، ارسنالِ ونگر، تانتهام پوچتینو؛ 4 تیمی که دقایق زیادی در جریان بازی، به دنبال حفظ توپ و تسلط بر حریف هستند. 4 تیم با 4 مربی الیت در گروه «هم استیل، هم پیروزی»؛ همین باعث شد یکی از نویسندگان انگلیسی پس از بازی تاتنهام-سیتی در یادداشتی بنویسد: «هیچ وقت پرسینگ شدید در زمین حریف، در فوتبال انگیس به اندازه این فصل مهم نبوده.»
و حالا در پایان هفته یازدهم، این تمایز، این برتری گروه دوم بر گروه اول از میان رفته: حالا چلسی نه تنها به جمع 4 تیم بالا جدول، که به رتبه دوم جدول رسیده است. تاتنهام در 4 بازی اخیر که هر چهار تا هم با تساوی به پایان رسیده، فقط 3 گل زده و به رده پنجم سقوط کرده است. یونایتد هم فاصلهاش را با ارسنال و تاتنهام کم کرده است. ماجرای «کامیونها و خرگوشها» یادتان هست؟ اهمیت اقلیم، تیمهایی با قدرت فیزیکی بالا که در زمستان میتوانند از تیمهای تکنیکی و سریع سبقت بگیرند.
اگر خودویرانگر نشوند...
یونایتد مثل چلسی پتانسیل فنی بالاتر امدن در جدول ردهبندی را دارد؛ اما خطر بزرگ برای یونایتد، داخل تیم است؛ در ارتباط میان مورینیو با بازیکنان. مصاحبه پس از بازی با سوانزی و انتقاد مورینیو از اسمالینگ و شاو شگفتانگیز بود. آن درون-ستیزی و خودویرانگریای که در فصل سوم رئالِ مورینیو و فصل سومِ حضورش در چلسی شکل گرفته بود؛ حالا ممکن است در همان فصل اول یونایتدِ مورینیو ایجاد شود.
اگر مورینیو و بازیکنان یونایتد به همزیستی مناسب برسند؛ زمستانِ لیگ برتر بار، محل جدال اساسی گروه اول و دوم خواهد شد. زمستان در راه است. زمستانای که در آن، گواردیولا و ونگر «ایده/فلسفه به مثابه ایدئولوژی» را نمایندگی میکنند و کونته و مورینیو «اصل اساسی: توان تطبیق پذیری با شرایط محیطی» را. و در فوتبال، هر دو نگرش، گاهی به سوی طرف مقابل حرکت میکنند. مثل بازی سیتی مقابل بارسا در منچستر. مثل نمایش دفاع-ضدحملهیی ارسنال در زمین منچسترسیتی در فصل گذشته. بازیای که آرسنال 2 بر صفر در آن پیروز شد.
میدانید پس از بازی ونگر در مصاحبهی مطبوعاتی چه گفت: «امروز چند تا از بازیکنان باتجربهی تیم از من خواستند که کمی از سبک بازی همیشگی خودمان یعنی بازی هجومی با توپ فاصله بگیریم و نمایشی دفاعی داشته باشیم تا شانس پیروزیمان بالا برود. دیدید که نتیجه هم گرفتیم.» این یک فصلِ طولانی است. و اتفاقا در این فصل، شاید یکی از کلیدهای مهم برای نزدیک شدن به موفقیت، انعطاف پذیری هر دو گروه باشد. زمستان در راه است.
منبع: ورزش 3
به گزارش "وورزش سه"، الکس فرگوسن بارها گفته بود که هیچ یک از کنفرانسهای مطبوعاتی فانخال را از دست نمیدهد. این جملات را هم فانخال در یکی از روزهای پاییز 2014 در یک کنفرانس مطبوعاتی پس از پیروز شدن در یکی از بازیها به زبان آورد؛ زمانی که تلاش میکرد به گفته خودش «فلسفهی فوتبالاش را در یونایتد جا بیاندازد.»
فانخال در همان جلسه مطبوعاتی گفت: «همه مربیان میخواهند پیروز شوند، اما گروهی از مربیان هم هستند که فقط پیروزی بر اساس استیل و فلسفه خاصشان، راضیشان میکند.» فانخال خودش را با آن ماجرایی که درباره تلفن سرالکس فرگوسن تعریف کرد، در گروه دوم قرار داد. کاری به ماجرای فانخال و اینکه موفق شد یک مربی از گروه «هم استیل، هم پیروزی» در یونایتد باشد یا نه، نداریم. تئوریای که فانخال مطرح کرده، ساده اما کاربردی است.
گروه اول، گروه دوم
در فصل جاری، منسیتی و آرسنال و تاتنهام و لیورپول تیمهایی هستند که مربیشان و فوتبالشان در گروه دوم قرار دارد؛ در دستهی «هم پیروزی، هم استیل بازی». چلسی و یونایتد اما در گروه اول قرار دارند؛ آنتونیو کونته و مورینیو مربیانی هستند که مهمترین کلمه در فوتبالشان، «سازماندهی» است. این کلمه در فوتبال کلوپ و گواردیولا و ونگر هم کلمه مهمی است، اما اینجا اولویتِ اهمیتِ کلمات مطرح است.
کونته فلسفهی فوتبالاش، به فوتبال هجومی نزدیک است؛ آنطور که در دو کتاب منتشر شده از کونته و مصاحبههای مختلفاش خواندهایم، ارایش مورد علاقه کونته 4-2-4 است؛ سیستمی با دو مهاجم مرکزی نزدیک به هم، و دو وینگر سریع و تکنیکی. ایتالیای کونته اما در یورو 2016 با گرایش دفاعی بازی میکرد، چلسی کونته در اوایل فصل جاری، با ارایش پایه 1-4-1-4 فوتبالی متعادل بازی میکرد و حالا 6 بازی است که چلسی با ارایش پایه 3-4-3 بازی میکند؛ 6 برد و 16 گل زده، بدون دریافت گل. این کارنامه چلسی است در 6 بازی اخیر.
پپ و عدد 35 روی جلد
با این همه، مورینیو و کونته در گروه اول قرار دارند؛ در گروه مربیانی که گرایشهای فوتبالشان، متناسب با شرایط محیطی، تا حد زیادی قابل تغییر است. مثال: اینکه سیتیِ گواردیولا با 35 درصد مالکیت توپ مقابل بارسلونا به پیروزی رسید، چنان عجیب و بیسابقه بود که فضای روی جلد چندین روزنامه اروپایی را فراگرفت؛ اما پیروز شدن با بازی دفاع-ضدحملهیی، مورینیو و کونته را روی جلد نمیبرد؛ چون این دو مربی نشان دادهاند که همیشه به دنبال «فوتبال مسلط» نیستند و متناسب با شرایط محیطی، جور دیگری هم بازی میکنند.
چرا این تئوری را باز کردم؟ چون تا پایان هفته نهم این فصل لیگ برتر، یعنی تا پایان حدود یک چهارم از فصل، جدول رده بندی شکل جالبی به خود گرفته بود: 4 تیمی که فوتبال «هم استیل، هم پیروزی» بازی میکنند، در رده اول تا چهارم بودند و دو مربی نخبهی دیگر که در گروه «سازماندهی و انعطاف براساس شرایط» قرار دارند؛ در رده های میانی جدول بودند. سیتیِ گواردیولا، لیورپولِ کلوپ، ارسنالِ ونگر، تانتهام پوچتینو؛ 4 تیمی که دقایق زیادی در جریان بازی، به دنبال حفظ توپ و تسلط بر حریف هستند. 4 تیم با 4 مربی الیت در گروه «هم استیل، هم پیروزی»؛ همین باعث شد یکی از نویسندگان انگلیسی پس از بازی تاتنهام-سیتی در یادداشتی بنویسد: «هیچ وقت پرسینگ شدید در زمین حریف، در فوتبال انگیس به اندازه این فصل مهم نبوده.»
و حالا در پایان هفته یازدهم، این تمایز، این برتری گروه دوم بر گروه اول از میان رفته: حالا چلسی نه تنها به جمع 4 تیم بالا جدول، که به رتبه دوم جدول رسیده است. تاتنهام در 4 بازی اخیر که هر چهار تا هم با تساوی به پایان رسیده، فقط 3 گل زده و به رده پنجم سقوط کرده است. یونایتد هم فاصلهاش را با ارسنال و تاتنهام کم کرده است. ماجرای «کامیونها و خرگوشها» یادتان هست؟ اهمیت اقلیم، تیمهایی با قدرت فیزیکی بالا که در زمستان میتوانند از تیمهای تکنیکی و سریع سبقت بگیرند.
اگر خودویرانگر نشوند...
یونایتد مثل چلسی پتانسیل فنی بالاتر امدن در جدول ردهبندی را دارد؛ اما خطر بزرگ برای یونایتد، داخل تیم است؛ در ارتباط میان مورینیو با بازیکنان. مصاحبه پس از بازی با سوانزی و انتقاد مورینیو از اسمالینگ و شاو شگفتانگیز بود. آن درون-ستیزی و خودویرانگریای که در فصل سوم رئالِ مورینیو و فصل سومِ حضورش در چلسی شکل گرفته بود؛ حالا ممکن است در همان فصل اول یونایتدِ مورینیو ایجاد شود.
اگر مورینیو و بازیکنان یونایتد به همزیستی مناسب برسند؛ زمستانِ لیگ برتر بار، محل جدال اساسی گروه اول و دوم خواهد شد. زمستان در راه است. زمستانای که در آن، گواردیولا و ونگر «ایده/فلسفه به مثابه ایدئولوژی» را نمایندگی میکنند و کونته و مورینیو «اصل اساسی: توان تطبیق پذیری با شرایط محیطی» را. و در فوتبال، هر دو نگرش، گاهی به سوی طرف مقابل حرکت میکنند. مثل بازی سیتی مقابل بارسا در منچستر. مثل نمایش دفاع-ضدحملهیی ارسنال در زمین منچسترسیتی در فصل گذشته. بازیای که آرسنال 2 بر صفر در آن پیروز شد.
میدانید پس از بازی ونگر در مصاحبهی مطبوعاتی چه گفت: «امروز چند تا از بازیکنان باتجربهی تیم از من خواستند که کمی از سبک بازی همیشگی خودمان یعنی بازی هجومی با توپ فاصله بگیریم و نمایشی دفاعی داشته باشیم تا شانس پیروزیمان بالا برود. دیدید که نتیجه هم گرفتیم.» این یک فصلِ طولانی است. و اتفاقا در این فصل، شاید یکی از کلیدهای مهم برای نزدیک شدن به موفقیت، انعطاف پذیری هر دو گروه باشد. زمستان در راه است.
منبع: ورزش 3
برچسبها: زمستان لیگ جزیره
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}