آیا مسی کافی بازی کرده تا جایزه بهترین بازیکن را بگیرد؟
بخشی از چیزی که باعث جذابیت جایزه MVP لیگ میشود این است که تعریف آن از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
آیا این تنها بهترین بازیکن است یا بهترین بازیکن تیم برتر؟ آیا این یک بازیکن است که تیمی کمتوان را به ارتفاعاتی که قبلاً دست نیافتنی بوده است رسانده؟ آیا همه چیز به اعداد مربوط میشود؟ یا داریم راجع به اعداد صحبت میکنیم که علامت دلار دارند؟ سپس بحث فلسفی "چطور ارزش را تعریف میکنید؟" پیش میآید.
این موضوع خوراک زیادی برای ناظران از انواع مختلف فراهم میکند و این گفتگوها با اعلام روز جمعه که مهاجم اینتر میامی، لیونل مسی، MVP سال جاری MLS لاندون داناوان است، ادامه خواهد داشت.
مسی بدون شک بسیاری از معیارهای MVP را دارد.
آزمون چشمی همیشه قابل اعتماد میگوید که مسی بدون شک بهترین بازیکن در MLS است. (چک.) این واقعیت که او به اینتر میامی کمک کرد که از تیمی که در سال 2023 از رسیدن به پلیآف بازمانده بود، به تیمی تبدیل شود که 74 امتیاز رکورد MLS کسب کرد و در مسیر بردن شیلد طرفداران در سال 2024 قرار گرفت، به درخشش MVP او افزوده است. (چک.)
از نظر عملکرد در میدان، 36 مشارکت گل او (از 20 گل و 16 پاس گل) بیشترین تعداد در بین تمام بازیکنان MLS در این فصل بود (لوچانو آکاستا از افسی سینسیناتی و ایواندر از تیمبرز پورتلند با 33 مشارکت گل در رده دوم قرار دارند). این به معنی 2.18 مشارکت گل به ازای هر 90 دقیقه است. (چک.) بالاترین رکورد بعدی 1.36 است که بین همتیمی مسی در اینتر میامی، لوئیس سوارز و کوچو هرناندز از کلمبوس کرو تقسیم شده است.
تا اینجا همه چیز خوب پیش میرود؛ با این حال، برخی اعداد وجود دارد که چندان مناسب به نظر نمیرسند.
به دلیل ترکیبی از وظایف بینالمللی و مصدومیت، مسی تنها در 19 بازی از 34 بازی فصل منظم میامی حضور داشت -- 15 مورد از آنها شروع بوده -- و فقط 1486 دقیقه بازی کرد. این کمتر از نیمی از 3090 دقیقه موجود است.
رقمهای مشابه در سایر ورزشهای آمریکای شمالی نیز به نفع مسی نیست. در NFL، جان الوی در 12 بازی از 15 بازی دنور برونکو در سال 1987 که MVP لیگ شد، حضور داشت (80%). در MLB (در بین غیر پیتچرها)، جورج برت در 117 بازی از 162 بازی کانزاس سیتی رویالز در سال 1980 که MVP شد، بازی کرد. این در حدود 72.2% است. در NHL، ماریو لمیو در 60 بازی از 84 بازی در فصل MVP خود در 1992-93 حضور داشت. بیل والتون در تنها 58 بازی از 82 بازی فصل MVP خود در سال 1977-78 با پورتلند تریل بلیزرز بازی کرد. این میزان 70.7% است.
این ارقام باعث میشود نرخ حضور مسی در بازیها (55.8%) و دقایق بازی (48.1%) به مقایسه بیاید.
البته تمام این مقایسهها یکسان نیستند. تمام ورزشهای غیر از بیسبال سیستم تعویض آزاد دارند، در حالی که فوتبال اینگونه نیست. همچنین برت بیشتر زمانهایی که تیمش در نوبت دفاع بود، روی نیمکت مینشست. اما این نشان میدهد که مسی برای بخش بزرگی از بازیهای تیمش در دسترس نبوده است.
آیا باید مسی برای انجام چنین کاری در این زمان کم ستایش شود یا باید مجازات شود؟
یک بررسی از رکورد میامی به نفع گزینه اول اشاره دارد.
با مسی، میامی 12 برد، 6 تساوی و 1 باخت داشت، 51 گل زد و تنها 26 گل خورد. این به معنای 2.7 گل در هر بازی، 58% مالکیت توپ و 2.21 امتیاز به ازای هر بازی است. بدون مسی، میامی 10 برد، 2 تساوی و 3 باخت داشت، 28 گل زد و 23 گل خورد؛ این یعنی 1.9 گل در هر بازی با 51% مالکیت توپ و 2.13 امتیاز به ازای هر بازی.
واضح است که میامی با مسی سرگرمکنندهتر از زمانی بوده که او نبوده است. کدام تیمی اینطور نمیشود؟ اما رکورد میامی بدون مسی، در طول یک فصل کامل، به 72 امتیاز میرسید. این به طور مختصر رکورد 73 امتیاز نیو انگلند را در سال 2021 نمیشکند، اما هنوز هم برای بردن شیلد طرفداران با 6 امتیاز بیشتر کافی بود. اگر میامی قصد داشت شیلد طرفداران را به هر حال برنده شود، آیا مسی واقعاً MVP است؟
بله، و دلیلش این است: نمیتوان مسی را به سادگی از فهرست اینتر میامی حذف کرد. زمانی که به جذب بازیکنان میپردازیم، چیزی برای گفتن در مورد کشش گرانشی مسی مانند سیاره مشتری وجود دارد. اگر مسی در میامی نباشد، سوارز هم نخواهد بود. همین موضوع برای سرخیو بوسکتس و ژوردی آلبا نیز صدق میکند. شما میتوانید این را به سایر واردات آمریکای جنوبی مانند فدریکو ردوندو و توماس آویلس نیز تعمیم دهید.
بدون آن بازیکنان، میامی شبیه به CF مونترال خواهد بود که برای یکی از آخرین جایگاههای پلیآف میجنگد. در چنین شرایطی، اینتر میامی قطعاً یک تیم نخبه در MLS نخواهد بود. (بله، صدای خنده طرفداران آتلانتا یونایتد را میشنوم.)
سپس مسائل مالی مطرح میشود، نه تنها برای اینتر میامی بلکه برای کل لیگ. کافی است بگوییم که بیشتر پولها از طریق اسپانسرها، فروش بلیتها و اشتراکهای Apple TV وارد خزانه لیگ و باشگاه با مسی میشود تا بدون او. آیا باید این موارد در رأیدهی مد نظر قرار بگیرند؟ نه، اما ناخودآگاه، با توجه به کمپین تبلیغاتی مداوم مسی، احتمالاً تاثیرگذار هستند.
یکی دیگر از دلایل دادن MVP به مسی این است که رقبا واقعاً نتواستند یک پرونده جالب برای جایگزینی او بسازند. در مورد ایواندر و کریستین بنتکه، برنده کفش طلای لیگ (با 23 گل)، تیمهای متوسطی پشت سر آنها بودند که یا از رسیدن به پلیآف باز ماندند (د.سی یونایتد بنتکه) یا به سختی به پلیآف راه یافتند ولی به سرعت حذف شدند (تیمبرز ایواندر). بنابراین باقیمانده، هرناندز، آکاستا یا حتی بهتر از آن، دنیس بوآنگا از LAFC را باید در نظر گرفت. فصلهای چشمگیری داشتند، و هرکدام از این بازیکنان جزو تیمهای بهتر لیگ بودند، اما به هیچوجه در سطح مسی و به تبع آن، میامی نبودند.
به نظر میرسد که بهترین بازیکن در بهترین تیم این دور را میبرد.
آیا این تنها بهترین بازیکن است یا بهترین بازیکن تیم برتر؟ آیا این یک بازیکن است که تیمی کمتوان را به ارتفاعاتی که قبلاً دست نیافتنی بوده است رسانده؟ آیا همه چیز به اعداد مربوط میشود؟ یا داریم راجع به اعداد صحبت میکنیم که علامت دلار دارند؟ سپس بحث فلسفی "چطور ارزش را تعریف میکنید؟" پیش میآید.
این موضوع خوراک زیادی برای ناظران از انواع مختلف فراهم میکند و این گفتگوها با اعلام روز جمعه که مهاجم اینتر میامی، لیونل مسی، MVP سال جاری MLS لاندون داناوان است، ادامه خواهد داشت.
مسی بدون شک بسیاری از معیارهای MVP را دارد.
آزمون چشمی همیشه قابل اعتماد میگوید که مسی بدون شک بهترین بازیکن در MLS است. (چک.) این واقعیت که او به اینتر میامی کمک کرد که از تیمی که در سال 2023 از رسیدن به پلیآف بازمانده بود، به تیمی تبدیل شود که 74 امتیاز رکورد MLS کسب کرد و در مسیر بردن شیلد طرفداران در سال 2024 قرار گرفت، به درخشش MVP او افزوده است. (چک.)
از نظر عملکرد در میدان، 36 مشارکت گل او (از 20 گل و 16 پاس گل) بیشترین تعداد در بین تمام بازیکنان MLS در این فصل بود (لوچانو آکاستا از افسی سینسیناتی و ایواندر از تیمبرز پورتلند با 33 مشارکت گل در رده دوم قرار دارند). این به معنی 2.18 مشارکت گل به ازای هر 90 دقیقه است. (چک.) بالاترین رکورد بعدی 1.36 است که بین همتیمی مسی در اینتر میامی، لوئیس سوارز و کوچو هرناندز از کلمبوس کرو تقسیم شده است.
تا اینجا همه چیز خوب پیش میرود؛ با این حال، برخی اعداد وجود دارد که چندان مناسب به نظر نمیرسند.
به دلیل ترکیبی از وظایف بینالمللی و مصدومیت، مسی تنها در 19 بازی از 34 بازی فصل منظم میامی حضور داشت -- 15 مورد از آنها شروع بوده -- و فقط 1486 دقیقه بازی کرد. این کمتر از نیمی از 3090 دقیقه موجود است.
رقمهای مشابه در سایر ورزشهای آمریکای شمالی نیز به نفع مسی نیست. در NFL، جان الوی در 12 بازی از 15 بازی دنور برونکو در سال 1987 که MVP لیگ شد، حضور داشت (80%). در MLB (در بین غیر پیتچرها)، جورج برت در 117 بازی از 162 بازی کانزاس سیتی رویالز در سال 1980 که MVP شد، بازی کرد. این در حدود 72.2% است. در NHL، ماریو لمیو در 60 بازی از 84 بازی در فصل MVP خود در 1992-93 حضور داشت. بیل والتون در تنها 58 بازی از 82 بازی فصل MVP خود در سال 1977-78 با پورتلند تریل بلیزرز بازی کرد. این میزان 70.7% است.
این ارقام باعث میشود نرخ حضور مسی در بازیها (55.8%) و دقایق بازی (48.1%) به مقایسه بیاید.
البته تمام این مقایسهها یکسان نیستند. تمام ورزشهای غیر از بیسبال سیستم تعویض آزاد دارند، در حالی که فوتبال اینگونه نیست. همچنین برت بیشتر زمانهایی که تیمش در نوبت دفاع بود، روی نیمکت مینشست. اما این نشان میدهد که مسی برای بخش بزرگی از بازیهای تیمش در دسترس نبوده است.
آیا باید مسی برای انجام چنین کاری در این زمان کم ستایش شود یا باید مجازات شود؟
یک بررسی از رکورد میامی به نفع گزینه اول اشاره دارد.
با مسی، میامی 12 برد، 6 تساوی و 1 باخت داشت، 51 گل زد و تنها 26 گل خورد. این به معنای 2.7 گل در هر بازی، 58% مالکیت توپ و 2.21 امتیاز به ازای هر بازی است. بدون مسی، میامی 10 برد، 2 تساوی و 3 باخت داشت، 28 گل زد و 23 گل خورد؛ این یعنی 1.9 گل در هر بازی با 51% مالکیت توپ و 2.13 امتیاز به ازای هر بازی.
واضح است که میامی با مسی سرگرمکنندهتر از زمانی بوده که او نبوده است. کدام تیمی اینطور نمیشود؟ اما رکورد میامی بدون مسی، در طول یک فصل کامل، به 72 امتیاز میرسید. این به طور مختصر رکورد 73 امتیاز نیو انگلند را در سال 2021 نمیشکند، اما هنوز هم برای بردن شیلد طرفداران با 6 امتیاز بیشتر کافی بود. اگر میامی قصد داشت شیلد طرفداران را به هر حال برنده شود، آیا مسی واقعاً MVP است؟
بله، و دلیلش این است: نمیتوان مسی را به سادگی از فهرست اینتر میامی حذف کرد. زمانی که به جذب بازیکنان میپردازیم، چیزی برای گفتن در مورد کشش گرانشی مسی مانند سیاره مشتری وجود دارد. اگر مسی در میامی نباشد، سوارز هم نخواهد بود. همین موضوع برای سرخیو بوسکتس و ژوردی آلبا نیز صدق میکند. شما میتوانید این را به سایر واردات آمریکای جنوبی مانند فدریکو ردوندو و توماس آویلس نیز تعمیم دهید.
بدون آن بازیکنان، میامی شبیه به CF مونترال خواهد بود که برای یکی از آخرین جایگاههای پلیآف میجنگد. در چنین شرایطی، اینتر میامی قطعاً یک تیم نخبه در MLS نخواهد بود. (بله، صدای خنده طرفداران آتلانتا یونایتد را میشنوم.)
سپس مسائل مالی مطرح میشود، نه تنها برای اینتر میامی بلکه برای کل لیگ. کافی است بگوییم که بیشتر پولها از طریق اسپانسرها، فروش بلیتها و اشتراکهای Apple TV وارد خزانه لیگ و باشگاه با مسی میشود تا بدون او. آیا باید این موارد در رأیدهی مد نظر قرار بگیرند؟ نه، اما ناخودآگاه، با توجه به کمپین تبلیغاتی مداوم مسی، احتمالاً تاثیرگذار هستند.
یکی دیگر از دلایل دادن MVP به مسی این است که رقبا واقعاً نتواستند یک پرونده جالب برای جایگزینی او بسازند. در مورد ایواندر و کریستین بنتکه، برنده کفش طلای لیگ (با 23 گل)، تیمهای متوسطی پشت سر آنها بودند که یا از رسیدن به پلیآف باز ماندند (د.سی یونایتد بنتکه) یا به سختی به پلیآف راه یافتند ولی به سرعت حذف شدند (تیمبرز ایواندر). بنابراین باقیمانده، هرناندز، آکاستا یا حتی بهتر از آن، دنیس بوآنگا از LAFC را باید در نظر گرفت. فصلهای چشمگیری داشتند، و هرکدام از این بازیکنان جزو تیمهای بهتر لیگ بودند، اما به هیچوجه در سطح مسی و به تبع آن، میامی نبودند.
به نظر میرسد که بهترین بازیکن در بهترین تیم این دور را میبرد.
برچسبها: مسی بهترین بازیکن جایزه
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}