قطبی: پرسپولیس پیش از برانکو با من تمام کرده بود
افشین قطبی نهم آذرماه سال ۱۳۹۷ پس از هشت سال به ایران برگشت تا این بار برخلاف آن سالهایی که هدایت تیم پرسپولیس و تیم ملی را برعهده داشت، سرمربی تیم فولاد خوزستان شود. مسئولان فولاد با آوردن این مربی به دنبال برگرداندن روحیه به سرخپوشان خوزستانی و نمایش بازیهای هجومیتر و تماشاگرپسند بودند؛ هدفی که به نظر میرسد، پس از ۱۶ بازی با هدایت قطبی حاصل شد تا فولاد در ادامه مسیر با برنامهریزی و یارگیری بهتر به بازگشت به کورس رقابت برای قهرمانی در فصل نوزدهم لیگ برتر امیدوار باشد.
* از بازی فولاد در هفته پایانی برابر تراکتور شروع کنیم. تا دقیقه ۹۰ از حریف عقب بودید ولی شما و تیمتان تسلیم نشدید و در نهایت با تساوی از زمین خارج شدید. البته در نشست خبری گفتید که پنج نفر از هواداران تسلیم شده بودند.
بازی خیلی خوبی بود و نشان دادیم که روحیه جنگندگی داریم و تا زمانی که داور سوت را به صدا در نیاورده است، از پا نمینشینیم. بعد از بازی هم که بازیکنان بسیار خوشحال بودند و شادی آنها تا رختکن نیز ادامه داشت. من میدانم که هواداران هم مثل من و تیمم تسلیم نشده بودند و همانطور که قبلاً هم گفتم، تنها پنج نفر تسلیم شده بودند.
* افشین قطبی پس از هشت سال دوباره به ایران بازگشت ولی این بار نه برای حضور در پرسپولیس و تیمملی، بلکه برای سرمربیگری در فولاد خوزستان.
دوستی به نام آقای حاج باقر در ایران دارم که بزرگترین خانواده من در ایران است و او و خانوادهاش همیشه به من محبت داشتهاند و زمانی که از ایران دور بودم نیز همیشه از من حمایت کرده است و همیشه با او صحبت بازگشت به ایران را داشتم. این موضوع را هم تاکنون نگفتهام و خوب است که در این مصاحبه آن را بگویم. قبل از این که برانکو سرمربی پرسپولیس شود، من با پرسپولیس تمام کرده بودم و قرار بود من سرمربی پرسپولیس شوم. توافقات صورت گرفته بود ولی در دقیقه ۹۵ همان دستهای پشت پرده باعث شد که من سرمربی پرسپولیس نشوم. من آن زمان ناراحت شدم زیرا دوست داشتم به پرسپولیس برگردم. وقتی این اتفاق افتاد، من هم برای کار به چین و تایلند رفتم. وقتی کارم در چین تمام شد، در حال استراحت و مراقبت از یکی از نزدیکانم که شدیداً بیمار بود، بودم که آقای حاجباقر با من تماس گرفت که فولاد چنین مشکلاتی دارد و اگر دوست داری برگرد و کمک کن که این یک کار زیبای فرهنگی نیز است. در مورد خوزستان اطلاعاتی داشتم ولی باز هم خیلی مطالعه کردم و بازیهای فولاد را دیدم که آن زمان احساس مسئولیت و همچنین انجام یک کار زیبای فرهنگی و مأموریتی که شاید خیلیها آن را نمیپذیرفتند باعث شد احساس کنم که شاید خدا میخواهد در این زمان من به فولاد کمک کنم و به همین دلیل این مسئولیت را قبول کردم. من انسانی هستم که خیلی با دلم تصمیم میگیرم.
* لیگ هم که با قهرمانی تیم سابق شما به پایان رسید؛ چه تفاوتی بین این قهرمانی و کسب همین عنوان با شما وجود دارد؟
به هر حال قهرمانی در هر شرایطی شیرین است، چه در دقیقه ۹۶ و چه از هفتهها قبل مشخص شده باشد اما آنچه مهم است، میل به خواستن و امید به تحقق آرزوها است. قهرمانی پرسپولیس در آن سال در حالی به دست آمد که کسر شش امتیاز کمی همه را ناامید کرده بود و من وظیفه داشتم که این امید را در دل بازیکنانم زنده کنم که اگر آنها بخواهند هر سدی را برای ممانعت از قهرمانی پرسپولیس میتوانند بشکنند. بازیکنانم نیز یکدل و مصمم بودند که با پیروزی در آن بازی، قهرمانی را به دست آورند. در اواخر بازی ناگهان نگاهم به هواداران که ساعتها روی سکوها نشسته بودند، افتاد. همه دستان خود را به آسمان بلند کرده بودند و نگاهشان را به نقطهای دوخته بودند. اشک در چشمانم حلقه زد و از خدا خواستم که نگذارد حق این بچهها از بین برود. ته دلم نیز روشن بود که به آنچه حق ماست خواهیم رسید. آن لحظه آرامش خاصی وجودم را فراگرفت. احساس عجیبی داشتم. احساس میکردم که حتماً به پیروزی خواهیم رسید و بعد از هفت سال قهرمان لیگ میشویم. لحظه موعود فرا رسید؛ لحظهای که هواداران منتظرش بودند. آنها میخواستند که بعد از هفت سال بر فوتبال آقایی کنند و حق مسلم پرسپولیس هم قهرمانی لیگ بود. مدیریت حبیب کاشانی، غیرت بازیکنان، همبستگی هواداران فقط با قهرمانی قابل جبران بود. اتفاقی که همه منتظرش بودند نیز افتاد و با گل دقیقه ۹۶ سپهر حیدری، پرسپولیس قهرمان لیگ شد. فقط یک جمله توان ترسیم حال و هوای آن روز ما را دارد، "خدایا شکرت". امسال هم پرسپولیس برای سومین سال متوالی قهرمان شد. این تیم شرایط سختی را در سه سال گذشته تجربه کرده است و به عنوان مثال میتوان به محرومیت از پنجره نقل و انتقالات بازیکنان اشاره کرد. همچنین لازم است که بگویم قهرمانیهای پرسپولیس از زمان اسطوره این تیم یعنی سلطان علی پروین، افشین قطبی و برانکو همه مدیون غیرت بازیکنان و حمایت و صبر هواداران و مدیریت مدبرانه است.
* از بازی فولاد در هفته پایانی برابر تراکتور شروع کنیم. تا دقیقه ۹۰ از حریف عقب بودید ولی شما و تیمتان تسلیم نشدید و در نهایت با تساوی از زمین خارج شدید. البته در نشست خبری گفتید که پنج نفر از هواداران تسلیم شده بودند.
بازی خیلی خوبی بود و نشان دادیم که روحیه جنگندگی داریم و تا زمانی که داور سوت را به صدا در نیاورده است، از پا نمینشینیم. بعد از بازی هم که بازیکنان بسیار خوشحال بودند و شادی آنها تا رختکن نیز ادامه داشت. من میدانم که هواداران هم مثل من و تیمم تسلیم نشده بودند و همانطور که قبلاً هم گفتم، تنها پنج نفر تسلیم شده بودند.
* افشین قطبی پس از هشت سال دوباره به ایران بازگشت ولی این بار نه برای حضور در پرسپولیس و تیمملی، بلکه برای سرمربیگری در فولاد خوزستان.
دوستی به نام آقای حاج باقر در ایران دارم که بزرگترین خانواده من در ایران است و او و خانوادهاش همیشه به من محبت داشتهاند و زمانی که از ایران دور بودم نیز همیشه از من حمایت کرده است و همیشه با او صحبت بازگشت به ایران را داشتم. این موضوع را هم تاکنون نگفتهام و خوب است که در این مصاحبه آن را بگویم. قبل از این که برانکو سرمربی پرسپولیس شود، من با پرسپولیس تمام کرده بودم و قرار بود من سرمربی پرسپولیس شوم. توافقات صورت گرفته بود ولی در دقیقه ۹۵ همان دستهای پشت پرده باعث شد که من سرمربی پرسپولیس نشوم. من آن زمان ناراحت شدم زیرا دوست داشتم به پرسپولیس برگردم. وقتی این اتفاق افتاد، من هم برای کار به چین و تایلند رفتم. وقتی کارم در چین تمام شد، در حال استراحت و مراقبت از یکی از نزدیکانم که شدیداً بیمار بود، بودم که آقای حاجباقر با من تماس گرفت که فولاد چنین مشکلاتی دارد و اگر دوست داری برگرد و کمک کن که این یک کار زیبای فرهنگی نیز است. در مورد خوزستان اطلاعاتی داشتم ولی باز هم خیلی مطالعه کردم و بازیهای فولاد را دیدم که آن زمان احساس مسئولیت و همچنین انجام یک کار زیبای فرهنگی و مأموریتی که شاید خیلیها آن را نمیپذیرفتند باعث شد احساس کنم که شاید خدا میخواهد در این زمان من به فولاد کمک کنم و به همین دلیل این مسئولیت را قبول کردم. من انسانی هستم که خیلی با دلم تصمیم میگیرم.
* لیگ هم که با قهرمانی تیم سابق شما به پایان رسید؛ چه تفاوتی بین این قهرمانی و کسب همین عنوان با شما وجود دارد؟
به هر حال قهرمانی در هر شرایطی شیرین است، چه در دقیقه ۹۶ و چه از هفتهها قبل مشخص شده باشد اما آنچه مهم است، میل به خواستن و امید به تحقق آرزوها است. قهرمانی پرسپولیس در آن سال در حالی به دست آمد که کسر شش امتیاز کمی همه را ناامید کرده بود و من وظیفه داشتم که این امید را در دل بازیکنانم زنده کنم که اگر آنها بخواهند هر سدی را برای ممانعت از قهرمانی پرسپولیس میتوانند بشکنند. بازیکنانم نیز یکدل و مصمم بودند که با پیروزی در آن بازی، قهرمانی را به دست آورند. در اواخر بازی ناگهان نگاهم به هواداران که ساعتها روی سکوها نشسته بودند، افتاد. همه دستان خود را به آسمان بلند کرده بودند و نگاهشان را به نقطهای دوخته بودند. اشک در چشمانم حلقه زد و از خدا خواستم که نگذارد حق این بچهها از بین برود. ته دلم نیز روشن بود که به آنچه حق ماست خواهیم رسید. آن لحظه آرامش خاصی وجودم را فراگرفت. احساس عجیبی داشتم. احساس میکردم که حتماً به پیروزی خواهیم رسید و بعد از هفت سال قهرمان لیگ میشویم. لحظه موعود فرا رسید؛ لحظهای که هواداران منتظرش بودند. آنها میخواستند که بعد از هفت سال بر فوتبال آقایی کنند و حق مسلم پرسپولیس هم قهرمانی لیگ بود. مدیریت حبیب کاشانی، غیرت بازیکنان، همبستگی هواداران فقط با قهرمانی قابل جبران بود. اتفاقی که همه منتظرش بودند نیز افتاد و با گل دقیقه ۹۶ سپهر حیدری، پرسپولیس قهرمان لیگ شد. فقط یک جمله توان ترسیم حال و هوای آن روز ما را دارد، "خدایا شکرت". امسال هم پرسپولیس برای سومین سال متوالی قهرمان شد. این تیم شرایط سختی را در سه سال گذشته تجربه کرده است و به عنوان مثال میتوان به محرومیت از پنجره نقل و انتقالات بازیکنان اشاره کرد. همچنین لازم است که بگویم قهرمانیهای پرسپولیس از زمان اسطوره این تیم یعنی سلطان علی پروین، افشین قطبی و برانکو همه مدیون غیرت بازیکنان و حمایت و صبر هواداران و مدیریت مدبرانه است.
برچسبها: پرسپولیس افشین قطبی
اگر حوصله خواندن ندارید، برای شنیدن اخبار روز فوتبال از هرجای ایران با شماره 9099070330 تماس بگیرید.
در مستر90، می توانید خبرها را پیگیری کنید، با طرفداران فوتبال در ارتباط باشید و جایزه ببرید! {ثبت نام رایگان}